ساعت ۷ صبح بود و من در حال پیادهروی به سمت محل کارم. یکی از همکاران را در مسیر دیدم و با هم همراه شدیم. بعد از سلام و احوالپرسی، اولین موضوعی که از طرف این همکارم مطرح شد، پرسیدن قیمت دلار بود. من که در حال لذت بردن از هوای لطیف صبحگاهی و غرق در افکار خودم بودم، هیچ پاسخی برای این سؤال او در ابتدای صبح نداشتم.
در ادامه چند خبر را مطرح کرد که بیشتر شبیه به شایعه بودند تا خبر. تنها چند دقیقه تفکر و بررسی شرایط کافی بود تا به نادرستی این شایعات پی برد ولی ظاهراً بسیاری از افراد این موضوع را بهصورت امری قطعی پذیرفته و بر اساس آن تصمیماتی هم گرفته و اقداماتی انجام داده بودند.
از این نوع شایعات که باعث اختلال در آرامش و آسایش بسیاری از خانوادهها میشود، در جامعه ما کم نیستند و کافیست یک تحقیق و جستجوی ساده انجام شود تا عدم صحت آن بهراحتی مشخص گردد.
پست مرتبط: بیماری زیاده خواهی انسانها در دنیای جدید
همه میدانند که روش صحیح کسب اطلاعات و نتیجهگیری قطعی در مورد یک موضوع خاص این است که ابتدا در مورد آن موضوع تحقیق و جستجو انجام شود و با توجه به شواهد جمعآوریشده و اطلاعات بهدستآمده نتیجهگیری لازم صورت گیرد.
اما این روزها روش فکری بسیاری از مردم تغییر کرده است. شاید هم بنا به دلایلی که قصد ندارم در این پست در موردشان بنویسم، طرز تفکر و سبک زندگی همین مردم از ابتدا اینگونه بوده و آموختهاند که این روند را بهدرستی اجرا نکنند.
از جمله رفتارهای نادرست و حساب نشده بسیاری از مردم این است که ابتدا شایعهای را در قالب یک خبر از منابع غیر معتبر دریافت میکنند و سپس شروع به جمعآوری شواهد و اطلاعات در تایید درستی آن شایعه میکنند.
در حالی که یکی از پیشنیازهای اخذ تصمیم درست در موقعیتهای مختلف زندگی، داشتن اطلاعات مناسب، درست و مرتبط با آن است. با توجه به این اصل اساسی که خیلی هم ساده به نظر میرسد، جمعآوری و تحلیل اطلاعات قبل از اتخاذ تصمیم صورت میگیرد. این اطلاعات و دادهها هم بایستی از منابع معتبر جمعآوری شوند.
به نظر میرسد روند گفتهشده جزو واضحترین و اولیهترین اصول اخذ تصمیم در زندگی است؛ اما همین اصل ساده و واضح این روزها بهراحتی توسط بسیاری از مردم نادیده گرفته شده و رعایت نمیشود.
پست مرتبط: مفهوم و معیارهای موفقیت از نظر جامعه
این روزها اخبار و شایعات عجیبوغریب در جامعه کم نیست ولی مشکلی که وجود دارد این است که بسیاری از افراد ابتدا شایعهای را میشنوند و آن را بهعنوان واقعیت میپذیرند و بعد شروع میکنند به جمعآوری شواهد و مدارک برای تأیید درستی آن شایعه. در این روند اگر شواهد و مدارکی هم مشاهده شود که آن خبر را رد میکند و یا برخلاف آن شایعه هست، ناخودآگاه نادیده گرفته میشود.
بعدازاینکه فرد شایعه عجیبوغریب و نگرانکننده را بهعنوان یک واقعیت پذیرفت، شروع به پخش آن در شبکههای اجتماعی و در بین دوستان و آشنایان میکند و با این روند تردیدهایی هم که وجود داشتند، کمکم برای او تبدیل به یقین میشوند.
در مرحله بعدی، افراد تمام انرژی و توان خود را معطوف به مقابله با تبعات و نتایج آن اتفاق میکند. بعد از مدتی و با توجه به فراگیر شدن این شایعه در سطح جامعه، زندگی و آرامش اعضای آن جامعه تحت تأثیر این موضوع دچار اختلال شده و هزینههای مادی و معنوی زیادی برای آن پرداخت میشود.
به نظرم برای اینکه گرفتار اینچنین مشکلات و معضلاتی نشویم، بهتر است حواسمان باشد تا همان اصل گفتهشده در ابتدای این نوشته را جدی بگیریم. اینکه مسیر تفکر و نتیجهگیری را بهدرستی طی کنیم.
اول اینکه اخبار را از منابع موثق دریافت کنیم و اگر خبری میشنویم، ابتدا در مورد آن تحقیق کنیم و مستندات و شواهد مربوط به آن را جمعآوری کنیم و درصورتیکه صحت آن برایمان مسجل شد، آن را بهعنوان یک واقعیت بپذیریم.
البته به نظرم یکی از راههای فرار از این دام و همچنین داشتن تفکر و تحلیل بهتر، نوشتن صفحات روزانه و برونریزی ذهنی است.
پست مرتبط: تنها داراییهای ما در این دنیا + سخنرانی تد درمورد واقعیتهای زندگی
اگر به جای تفکرات و نگرانیهای روزافزون که مدام در حال تخریب افکار و ذهنیات ما هستند، همه آنها را بر روی کاغذ بیاوریم و افکارمان و ذهنیاتمان را بر روی صفحه سفید بریزیم، هم نتیجه بهتری حاصل میشود و هم اینکه تحلیل کاملتری از شرایط میتوانیم برای خودمان ارائه دهیم و در انتها هم آرامش بیشتری کسب کنیم.
درصورتیکه نوشتن روزانه به یکی از عادات همیشگی افراد تبدیل شود، ساختار ذهنی و قدرت تحلیل آنها بیشتر شده و مدیریت تصمیمات و اقدامات روزمره نیز بهتر انجام خواهد شد.