برای خیلی از افراد پیش آمده که دوست داشته باشند به موفقیتهای چشمگیر برسند و دستاوردهای بزرگی کسب کنند اما در میانه راه و بعد از کسب چند موفقیت کوچک، متوجه شدهاند که ناخودآگاه هدفشان از کسب موفقیتهای بزرگ به شکست نخوردن و از دست ندادن آن داشتههای کوچک تبدیل شده است. این رفتار را میتوان در عملکرد و مسیر رشد شرکتهای بزرگ هم شاهد بود. چرا چنین اتفاقی میافتد؟
یکی از مخاطبان دن اریلی از او در این مورد پرسیده است.
پرسش
دن عزیز،
من میخواهم چیزی را که هم در زندگی خودم شاهدش هستم و هم در عملکرد شرکتهای بزرگ چند میلیارد دلاری میبینم، بهتر بفهمم. تغییر هدف از کسب موفقیت به شکست نخوردن. ما میتوانیم در عملکرد شرکتهایی همچون مایکروسافت و حتی ناسا که از اهداف جاهطلبانه خود در سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ به برنامههای محافظهکارانه جاری رسیدهاند، شاهد این تغییرات باشیم. چطور میشود به این مشکل غلبه کرد؟
پاسخ
با فرض اینکه این یک الگو و رفتار فراگیر هست (و جمعآوری داده در مورد همین سؤال میتواند کار جالبی باشد)، امکان دارد این رویکرد یک خروجی ساده ناشی از اثر برخورداری باشد: اساساً، وقتی ما صاحب چیزی هستیم، به داشتن آن عادت میکنیم و تمایلی به از دست دادنش نداریم.
وقتی شما تازه شروع به انجام کاری کردهاید، عملاً چیزی برای از دست دادن ندارید، به همین خاطر به سود و زیان بالقوه در یک سطح نگاه میکنید. اما همین که میزان کمی از موفقیت را تجربه کردید، شروع میکنید به فکر کردن محافظهکارانه به آنچه که دارید و اصلاً دوست ندارید آنها را از دست بدهید، پس بیشتر از قبل احتیاط به خرج میدهید. در طی این فرایند شما از کارهایی که از ابتدا باعث موفقیت شما شدهاند، دست میکشید.
البته که شرکتهای خصوصی در این مورد تنها نیستند. من فکر میکنم تمایل به حرکت به سمت هیچ کاری انجام ندادن، در میان سازمانها و ادارات دولتی هم به همان اندازه شایع هست.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
سؤال از دن اریلی | راهکاری برای کم کردن احساس ناخوشایند ناشی از اخبار بد
سؤال از دن اریلی | چرا مردم عاشق لیست کارهای روزانه هستند؟
سؤال از دن اریلی | دلیل اثربخش نبودن قوانینی که برای خودمان وضع میکنیم