شاید ارزش گذاری درست و تصمیم گیری مناسب درباره لحظات و فرصتهایی که در هر لحظه و هر روز از دست میدهیم کار چندان آسانی نباشد. این کار از این رو دشوار است و ذهن ما با این دشواری کنار آمده که بسیاری از اوقات در ناخودآگاه خود تصور میکنیم زمان در اختیارمان آنقدری هست که محدودیت و تنگنایی در دسترسی به آن نداشته باشیم.
اما آیا به راستی اینگونه است و چنین محدودیتی در زندگی ما وجود ندارد؟
اخیراً معیار و محکی برای تصمیم گیری در خصوص انجام یا عدم انجام هر کار و اختصاص دادن یا ندادن زمان برای انجام آن در نظر گرفتهام.
هر وقت که در چنین مواقعی دچار تردید میشوم، سؤالی از خود میپرسم و آن اینکه: اگر فقط به اندازه مدت زمان انجام کار موردنظر تا انتهای زندگی و لحظه مرگم فرصت باقی مانده باشد، باز هم آن کار را انجام خواهم داد یا نه؟
این پرسش و این طرز نگاه شاید بیش از حد وسواسی و سختگیرانه به نظر برسد ولی فرصتهای ما به همین اندازه محدود، باارزش و نایاب هستند.
البته که تفاوتی در ارزش زمانی که امروز در حال صرف کردن آن برای فعالیتهای مختلف هستیم و زمان قبل از مرگمان وجود ندارد و زمانی که امروز قصد اتلاف آن را داریم به همان اندازهٔ زمان قبل از مرگمان ارزشمند است و به همان اندازه نایاب ولی ذهن خطاکار ما در فهم و درک این موضوع دچار خطا و غفلت میشود.
صرفاً قرار گرفتن واژه مرگ و تفکر در محدودیت و کمیابی زمان قبل از آن باعث میشود که ما هر چه بهتر و بیشتر به ارزش واقعی این دارایی شخصی خودمان پی ببریم و نسبت به آن حساس باشیم.
هر چقدر که در صرف کردن زمانهایمان برای فعالیتهای مختلف وسواس بیشتری به خرج دهیم و سعی کنیم بهره افزونتری از آن ببریم، به همان اندازه بعدها کمتر حسرت خواهیم خورد.
ما بیش از آن چیزی که شاید منطقی به نظر برسد از ارزش و کمیابی زمان و لحظات خودمان غافلیم. پس ای کاش به قدری وسواس و دقت در انجام فعالیتهای روزانه خودمان به کار گیریم که بتوانیم بیشترین بهره را از این گوهر باارزش در دسترسمان ببریم و نسبت به صرف آن بیتفاوت نباشیم.
پیشنهاد میکنم بعد از مطالعه این یادداشت، مطالب زیر را بخوانید:
سلام
من م چند وقتی هست که متوجه این قضیه شدم و از اون موقع رفتم دنبال کارایی که واقعا دوست دارم انجامش بدم
واقعا مرگه که زندگی رو تعریف میکنه
مرسی از مطلبت لذت بردم
سلام بهزادجان،
به نظرم مرگ خیلی نزدیکتر از او چیزی هست که خیلی از ماها فکر میکنیم و لازمه که لحظهلحظههای عمرمون رو غنیمت بدونیم و از اونها به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم.
ممنونم ازت.
سلام حسین عزیز
مطلبی که نوشتی رو خیلی دوست دارم و به موضوع مهمی اشاره کردی
مرگ و زمان
مارک منسون تو کتاب هنر ظریف بی خیالی نوشته که :
” در مواجهه با اجتناب ناپذیر بودن مرگ ، هیچ دلیلی نیست که باعث شود تسلیم ترس یا خجالت یا شرم شوم زیرا همه این ها در واقع هیچ اهمیتی ندارد. ”
من زمانی که به مرگ فکر میکنم عملکردم در زندگی چندین برابر میشه . شاید عجیب باشه .
اگه اهل فیلم دیدن هستی
پیشنهاد میدم فیلم Before I fall رو ببینی
به موضوعی که نوشتی ارتباط داره و مطمئنم لذت میبری از دیدنش
سلام احسان عزیز،
چقدر خوب، به نظرم فکر کردن به مرگ و یاد کردن از این اتفاق که قراره روزی برای همه ما بیفته، میتونه تو خیلی موقعیتها باعث انتخاب مسیر بهتر و درستتر بشه.
در ضمن ممنونم از معرفی فیلمت. سعی میکنم ببینمش.
راستی، واقعیتش تو اینستاگرام پیگیر مطالب پیجت هستم ولی متاسفانه آدرس وبلاگت رو تو اینوریدرم نداشتم.(نمیدونم چرا)
از این به بعد پیگیر مطالب وبلاگت هم خواهم بود.
موفق باشی.
سلام
بله ، زمان با ارزشترین و محدودترین دارایی ما انسانهاست .
این با ارزشترین ، در کشور ما و برای اکثریت مردم کم ارزشترین است ،
از خیلیها شندیم کاش زودتر بگذره تموم بشه ( یعنی به مرگ نزدیک بشن )
سلام هادیجان،
متاسفاه همین طوری هست که گفتی و بسیاری از افراد قدر و ارزش واقعی زمان رو نمیدونن.