افکار شخصی که در اوقات فراغت و زمانهای مختلف روز فکر و ذهن ما را به خود مشغول میکنند، تأثیری بزرگ و تعیینکننده بر زندگی و عملکرد ما دارند.
ذهن قدرتی بنیادین است که سرنوشت میسازد و بشر ذهنی است که فکر میکند و واقعیتهایی را خلق میکند که موجب شادی یا غم و غصه میشود.
بشر پنهانی فکر میکند، افکارش تحقق مییابد و محیطی خلق میکند که آیینه خود اوست.
جیمز آلن – نویسنده و فیلسوف انگلیسی
کیفیت و سبک زندگی فردی که در زمان فراغت، رانندگی و یا قبل از خواب به موضوعات و مسائل پیشپاافتاده و روزمرهای نظیر داشتههای همکاران یا دوستانش میاندیشد و در فکر رقابت با آنهاست یا کسی که پیوسته به فکر اقساط عقبافتادهاش و یا مشکلات سیاسی کشور هست با کسی که پیوسته در حال اندیشیدن به پاسخ یک سؤال بنیادین، چگونگی افزایش کارایی خودش در زندگی و مسائل و موضوعات مفید و تأثیرگذار دیگر هست، تفاوت زیادی خواهد داشت.
افکار و دغدغههای ناخودآگاه شما چه چیزهایی هستند و در مواقع بیکاری و فراغت به چه موضوعاتی میاندیشید؟
البته این افکار بسیاری از اوقات ناخودآگاه و غیرارادی به ذهن آدم راه مییابند و آن را به خود مشغول میکنند.
ازجمله موارد تأثیرگذار بر این افکار تربیت فرد در گذشته، اعتقادات شخصی، آموزشهایی که در زندگی دیده شده و همچنین محیط پیرامونی هستند.
البته رادیو، تلویزیون و رسانهها هم که جزو محیط محسوب میشوند، در این خصوص بیتأثیر نیستند.
اما تصور اینکه خودمان به وجود آورنده و تعیینکننده افکار خودمان در این مواقع باشیم، بسیار خوشایند است و به نظر میرسد میتواند تأثیر بزرگی در بهبود کیفیت زندگی و افزایش کارایی ما داشته باشد.
قدرتمندترین وسیله قابل دسترس ما، افکار ما است.
من بر اساس افکارم میتوانم زندگی معرکه یا وحشتناکی خلق کنم. کلام آخر این است که ما فقط از طریق افکارمان واقعیت خود را خلق میکنیم.
جین سینسرو
موضوع مهمتر اینکه ما بهراحتی و بدون اینکه خودمان متوجه شویم، بسیاری از اوقات تحت تأثیر محیط و اتفاقات آن هستیم. این اتفاقات تأثیر زیادی بر افکار، جهتگیریهای ذهنی و روند زندگی ما میگذارند.
ازجمله نمونههای این نوع تأثیرگذاریها میتوان به تأثیرات آگهیها و تبلیغات رسانهای اشاره کرد. این نوع تبلیغات بدون اینکه ما متوجه شویم افکار و انتخابهای ما را تحت تأثیر قرار میدهند.
با توجه به این شرایط، افرادی که تسلط و خودآگاهی بیشتری بر افکار روزانه خودشان داشته باشند، کارایی و همچنین عملکرد بهتری خواهند داشت و از این طریق میتوانند به موفقیتهای مختلفی دست یابند.
به ذهن آوردن هر آنچه دلت میخواهد دربارهاش فکر کنی، یعنی فکر کردن در مورد واقعیت، بدون در نظر گرفتن وضعیت فعلی.
والاس واتلز
چگونه میتوانیم بر افکارمان تسلط پیدا کنیم؟
روشهای مختلفی برای تسلط بر افکار و دغدغهها میتوان مطرح کرد؛ اما مواردی که از نظر من میتوانند مفیدتر و تأثیرگذارتر باشند، در ادامه توضیح خواهم داد.
تمرکز بیشتر بر افکار و تلاش در جهت نظارت و کنترل آگاهانه بر آنچه به آن میاندیشیم
برای مثال در هر لحظهای که متوجه شدیم به موضوعی نامطلوب یا ناخواسته میاندیشیم، آگاهانه این کار را متوقف کنیم.
تمرین تفکر آگاهانه
موضوعات و مواردی را انتخاب کرده و بهعنوان سؤال برای خودمان مطرح و یادداشت کنیم تا در زمانهایی که بیکار هستیم در مورد آنها فکر کرده و به دنبال یافتن پاسخی برای آنها باشیم.
تأثیر نگرفتن از سخن دیگران
این کار هم نیاز به تمرین بسیار دارد. ما همواره باید سعی کنیم موضع و تفکری مستقل از موضعگیریها و سخنان اطرافیان و در نهایت نظراتی بر اساس ارزشها و معیارهای شخصی خودمان داشته باشیم.
قضاوت دیگران و عملکردشان بر اساس همدلی
باید سعی کنیم افراد و عملکردشان را نه بر اساس سابقه ذهنی و پیشداوری بلکه بر اساس همدلی و عملکرد حال حاضرشان قضاوت کنیم.
نوشتن
نوشتن میتواند باعث آشنایی بیشتر و بهتر با افکار و ذهنیات شخصی خودمان و جهتدهی درست و مناسب و شکل دادن بهتر به آنها شود.
مطالعه
با انتخاب و مطالعه کتابهایی در زمینههای موردعلاقه خودمان میتوانیم بهمرور باعث شکلگیری بهتر افکار و دغدغههایمان در جهت موضوعات موردعلاقهمان شویم.
انتخاب دوستان و اطرافیانی با دغدغه مشترک
انتخاب دوستانی که از نظر فکری به ما و دغدغههایمان نزدیکتر هستند، باعث خواهد شد که به مرور افکار روزانه ما به سمت موضوعاتی که به آنها علاقهمند هستیم گرایش پیدا کنند.
جمعبندی
موارد گفتهشده، نه یکشبه بلکه در صورت داشتن تداوم و پشتکار بهمرور باعث اصلاح افکار و تسلط بیشتر ما بر آنها خواهد شد و این کار در نهایت باعث رسیدن به یک زندگی موفقتر و عملکردی خلاقانهتر خواهند شد.
مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
4 دیدگاه