پیشنوشت: این نوشته صرفاً یک غر شخصی است که مکتوب شده و به احتمال زیاد ارزش زمان اختصاصدادهشده را نخواهد داشت.
اتفاق اول: بارها برایم پیش آمده که با سرعت بالا در لاین سرعت رانندگی میکردهام و در حال سبقت از خودروهای لاین کندرو بودهام ولی راننده یکی از خودروها که با سرعت کمی در حال حرکت بوده به دلیل اینکه خودروی مقابلش سرعتی کمتر از او داشته است، برای اینکه ترمز نکند و سرعت خودش را کاهش ندهد، بلافاصله لاین خود را عوض کرده و علاوه بر اینکه باعث شده تا خودروهای لاین سرعت همگی سرعت خودشان را کاهش دهند، بلکه خطر تصادف را نیز به وجود آورده است.
اتفاق دوم: یکی از آشنایان که زمینی در یکی از مناطق غرب تهران داشت، با توجه به شرایطش، تصمیم گرفت که با واگذاری زمین به یک پیمانکار (سازنده) در قبال ساخت یک ساختمان پنج طبقه در آن زمین، چند واحد را به او واگذار کند.
در هنگام عقد قرارداد ساخت، بسیاری از شرایط و جزئیات ساختمان قید شده بود و دو طرف در مورد آنها باهم به توافق رسیده بودند.
اما در روند ساخت خانه، به دلیل نوسان قیمتی به وجود آمده، قیمت مصالح ساختمانی افزایش یافت.
درنهایت هنگام تحویل ساختمان مشخص شد که بسیاری از موارد گفتهشده در قرارداد توسط پیمانکار رعایت نشده و تنها بهانه او هم این بود که با توجه به نوسانات قیمتی، اگر بر اساس قرارداد عمل میشد، سود زیادی نصیبش نمیشد.
موضوعی که میخواهم به آن اشاره کنم این است که چرا بسیاری از ما تبعات و نتایج عملکردها و انتخابهای شخصی خودمان را بر عهده نمیگیریم و حداکثر سعی خودمان را میکنیم تا هزینه اشتباهات، کوتاهیها و یا هر انتخاب نادرستی را که ما انجام دادهایم، دیگران پرداخت کنند؟
چرا بهجای من، باید چند راننده دیگر ترمز کنند و خطرات آن را به جان بخرند؟
چرا بهجای من که برآورد اشتباه داشتهام و بایستی تمامی آثار و نتایج ریسک سرمایهگذاریام را خودم متحمل شوم، دیگران باید خسارت پرداخت کنند؟
از این نمونهها در جامعه ما بیشمار است. افرادی که در هر شرایطی تمام سعیشان بر این است که همه متضرر بشوند حتی کسانی که نقشی در به وجود آمدن شرایط نداشتهاند، جز خودشان.
درصورتیکه اگر هر فرد مسئولیت تمامی انتخابها و تصمیمات خود را بپذیرد و از همان ابتدای کار بداند که تمامی تبعات حاصل متوجه خودش خواهد بود، مطمئناً حساسیت و دقت بیشتری در تصمیمگیریها و انتخابهایش به خرج خواهد داد و عملکرد بهتری خواهد داشت.
ولی وقتی خیال فرد از این موضوع راحت باشد که امکان انتقال خسارات، آثار و نتایج نامطلوب تصمیمات و عملکردها به دیگران وجود دارد، دقت و حساسیت لازم را به کار نخواهد بست و درنتیجه نتایج نامناسب و ضرر و زیان آن دامن همگان را خواهد گرفت.
اگر مسئولیتپذیری کافی در بین افراد جامعه ما وجود داشته باشد و هرکس تبعات، آثار و نتایج انتخابها، تصمیمات و عملکردهای خودش را بپذیرد، مطمئناً جامعهای متعالیتر با ارتباطاتی صمیمیتر خواهیم داشت.
درست است که در این میان کلی قانون و نهادهای نظارتی وجود دارند که رسالت و وظیفهشان رسیدگی به چنین اموری است، ولی با توجه به منابع زمانی، انرژی و روحی که نیاز است صرف پیگیری این امور شود، بسیاری از افراد به شرایط حاکم عادت کردهاند.
این وظیفه خودمان به عنوان یک انسان است که تا حد ممکن از وارد کردن خسارتهای مختلف به دیگرانی که نقشی در اتفاقات رخ داده ندارند، پرهیز کنیم و مسئولیت مسائلی را که مربوط به خودمان، عملکردمان و تصمیماتمان است، به صورت کامل پذیرا باشیم.
مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
معیار شما برای سنجش کیفیت زندگی خودتان چیست؟
تصمیمات هر کسی روی زندگی اطرافیانش تاثیر میگذارد، چه خودش بخواهد و چه نخواهد، چه این اطرافیان را بشناسد و چه نشناسد. جالب است، من تصمیم داشتم در آینده نزدیک در این مورد نوشتهای بنویسم، با خواندن نوشتارت ایدههای بیشتری به ذهنم خطور کرد. متشکرم.
چه خوب
بی صبرانه منتظر نوشته جدیدت در این مورد هستم.
در ضمن حضور فعال وبلاگنویس پرانرژی و کاردرستی چون تو در اینجا باعث خوشحالی و کلی حس خوب هستش.
ممنونم ازت.
خواهش میکنم دوست من.