ما انسانها همواره احساسمان بر این است که تسلط کامل بر رفتارها و انتخابهای خودمان داریم و این ما هستیم که به شکلی کاملاً آگاهانه و مسلط روند زندگیمان را تعیین میکنیم، غافل از اینکه تأثیر محیط و عوامل بیرونی بر رفتارها و انتخابهایمان بیش از آن چیزی است که فکرش را میکنیم.
به نظر میرسد افراد اصلاً توجهی به این موضوع ندارند که چقدر تحت تأثیر محیط و عوامل خارجی هستند. ما دلخوش به این هستیم که تمامی اقداماتمان بر اساس تصمیمات و انتخابهای سیستم دوی مغزمان و کاملاً آگاهانه انجام میشوند و نقش سیستم یک را در آنها نادیده میگیریم؛ اما در حقیقت عواملی در بیرون از بدن ما وجود دارند که محرکهایی ناخودآگاه و خودکار برای برخی رفتارهای ما محسوب میشوند و میتوانند نقطه شروع انجام اقداماتی باشند که سیستم دوی مغزمان تأثیر چندانی در آن نداشته است.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته اقدامات عامدانه و کاملاً انتخابی فقط در حدود یکچهارم از تغییر رفتارهای مربوط به سلامتی – همچون ورزش کردن – ما را رقم میزنند و بر آنها تأثیرگذارند و سهچهارم این تغییرات رفتاری تحت تأثیر محیط و عوامل بیرونی صورت میگیرند. برای مثال درصورتیکه در یک محیط مجهز به ابزار و وسایل ورزشی قرار بگیریم، تأثیر خیلی بیشتری خواهیم گرفت تا اینکه خودمان در محیطی بدون تجهیزات کافی دوست داشته باشیم ورزش کنیم.
عقاید اشتباه ما در مورد مصونیتمان نسبت به محیط میتواند ما را گرفتار مشکلاتی جدی در زندگی کند. ما دوست نداریم این موضوع را بپذیریم و شاید برایمان چندان قابلباور نباشد؛ اما واقعیت آن چیزی است که توضیح داده شد.
اکثر مردان و بخش زیادی از زنان در یک محیط و بافت خاص، بیشتر مستعد خیانت به همسران خودشان هستند. درصورتیکه افراد خود را مصون و مستقل از محیط در نظر بگیرند، بهزودی خودشان را در چنان محیطهایی و در شرایطی خواهند یافت که بهسادگی قادر به کمک به خود و تغییر رفتارشان نیستند.
ازاینرو آگاهی و پذیرش کامل این موضوع میتواند علاوه بر تسهیل اصلاح رفتارها و انتخابهای درست باعث شود تنش کمتری در زندگی شخصی و کاری متحمل شویم و زندگی آگاهانهتر و باکیفیتتری را تجربه کنیم.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
طراحی شادمانی | خطای تایید خود