اگر از دنبالکنندگان دائمی این وبلاگ باشید، تا به حال انواع و اقسام سوگیریها و خطاهای شهودی در قضاوتها و تصمیمات انسانی را مورد بررسی قرار داده و مصداقهایی از آنها را باهم مرور کردهایم. باتوجه به گستره زیاد و تأثیرگذاری بالای چنین خطاها و سوگیریهایی ما ناگزیر از این هستیم که فرایند تصمیمگیریها و انتخابهای خودمان را در زندگی اصلاح کنیم. اما تلاش برای بهود فرایند تصمیمگیری برای بسیاری از افراد به خصوص افراد موفق، کاری سخت و دشوار به نظر میرسد.
انسانها برای قرنهای متمادی با تکیه بر همین دریافتهای شهودی و سرانگشتی، توانستهاند سختیها و دشواریهای بسیاری را پشت سر بگذارند یا زندگی خود و اطرافیانشان را نجات دهند. از این رو پذیرش اشتباه بودن برخی از این شهودها و تلاش در جهت تغییر، اصلاح یا بهبود آنها به لحاظ روانی کاری هست دشوار و نهچندان خوشایند. به همین خاطر شاید بسیاری از انسانها انکار این نقصها را به رفع کردنشان ترجیح دهند.
هر فردی در زندگی کم و بیش به موفقیتهای مختلفی دست یافته است که این موفقیتها برای برخی از افراد خیلی بزرگ و برای برخی دیگر نه چندان چشمگیر بوده است. اما هر کدام از آنها میتوانند در ذهن افراد شاهدی باشند مبنی بر اینکه تصمیمگیران و انتخابکنندگان بهتری هستند و اتفاقاً همین رویکرد میتواند باعث گرفتار شدن فرد در تله خطای تأیید خود شود.
اما نکته دیگری که وجود دارد اینکه افراد موفقیتهای خود را بزرگتر و برجستهتر از شکستها و ناکامیها میبینند و به خاطر میسپارند. از طرفی انسان در تلاشی ناخودآگاه برای یکدست و یکپارچه کردن دادههای ذهنی و عقاید خویشتن هست. بههمین خاطر پذیرش اینکه فرایند تصمیمگیری و انتخاب خود فرد دارای نقصها و کمبودهای متعدد هست، به نظر کاری دشوار میرسد.
همه این موارد در کنار هم باعث میشوند که اقدام در جهت بهبود و اصلاح فرایند تصمیمگیری و انتخاب کاری سخت باشد و با وجود محتواهای متنوع و غنی در این زمینه، افراد اقدام چندانی در این خصوص انجام ندهند و در جهت این بهبود حرکت نکنند.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
کاستن از سرعت تفکر، راهکاری برای هوشمندی بیشتر
مخالفت با خود و تغییر نقطه مرجع تصمیمگیری
تفکر بر مبنای احتمالات | مهارتی ضروری در دنیای پیچیده امروزی