چه عواملی اصلیترین شکلدهنده آرزوها، ارزشها و انتخابهای ما در زندگی هستند؟ آیا انسان خود بهتنهایی و براساس عقل و منطق خود آرزوها و ارزشهای شخصیاش را تعیین میکند؟
تنها در یک دنیای آرمانی و ایدهآل هست که افراد به تنهایی به آرزوها، ارزشها و انتخابهای شخصیشان شکل میدهند. بسیاری از آنچه ما در زندگی بهعنوان آرزو و هدف انتخاب میکنیم، انتخاب حقیقی ما نبوده و بیشتر متأثر از عوامل بیرونی هستند. آرزوهایی که شاید حاصل دستکاری افکار و ذهنیات ما توسط اطلاعاتی نادرست و گاه هدفمند، در جهت تأمین منافع افراد و شرکتهای بزرگ باشند؛ یا اصلاٌ شاید هیچ کس در این میان منافعی هم نداشته باشد ولی ما به هر حال همواره در زندگی در پی آن چیزهایی هستیم که بر اساس محتوای مصرفی روزانه و رفتارها و سخنان اطرافیان برای به دست آوردنش تشویق و ترغیب میشویم. این تشویقها الزاماً از آن نوع تشویقهایی که در ذهن ما شکل گرفته نیستند، همین که تصویری در شبکههای اجتماعی لایک بیشتری بگیرد، حرکت یا رفتاری در جامعه بیشتر مورد توجه قرار بگیرد، محصولی همواره در مقابل دیدگان ما باشد و در موقعیتهای مختلف توسط افراد معروف استفاده شود، هر کدام تشویقی برای ماست در جهت شکل گرفتن یک آرزو، ایجاد یک ارزش و یا نهایی کردن یک انتخاب.
این خیالی خام و بیهوده است اگر فکر کنیم، تمامی خواستهها و آرزوهای ما بر اساس علایق، افکار و اهداف شخصی شکل گرفته و بر اعمال و تصمیماتمان تأثیری مستقیم میگذارند.
بسیاری از آرزوها و ارزشهای ما حاصل حضور در شبکههای اجتماعی و متن جامعه، مصرف محتوای دیجیتال، تماشای فیلمهای سینمایی و معاشرت با دوستان و اطرافیانمان هستند و همین عوامل اصلیترین شکلدهنده نوع نگاه ما به دنیا و محیط اطرافمان هستند.
داشتن اولویتها و ارزشهای شخصی معین، تلاش در جهت زندگی آگاهانه، حساسیت بالا نسبت به محیطی که در آن قرار میگیریم، اطرافیانی که انتخاب میکنیم و ورودیهای ذهنی در طول روز باعث خواهد شد ما کنترل بیشتری بر این شرایط داشته باشیم و زندگی خودمان را در جهت ایدهالتری هدایت کنیم.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
سلام حسین جان:
به عنوان تجربه شخصی در تایید حرف هایت باید بگویم که چند هدفی از زندگیم را از فیلم ها گرفته ام.
در فضای اینستاگرام هم کاملا گذاشتن پست برای گرفتن لایک را درک کرده. البته فکر میکنم هدف اینطور فضاها، (اینستاگرام،فیس بوک و حتی توییتر) صرف کردن انرژی مخاطبین برای دریافت لایک و کامنت باشد.
بیاد دارم زمانی که اینستاگرام داشتم سعی میکردم پست ها را طوری بنویسم و هشتگ گذاری کنم که نسبت به پست قبلی لایک بیشتری بگیرد و یا به پیج های دیگران که دوستشان نداشتم واکنش خوش نشان میدادم.
البته همان اینستاگرام هم خوبی های خودش را داشت و توسط ادریس مرویسی که گمان میکنم بشناسی با متمم و از متمم هم با خودت آشنا شدم.
هر چند که فکر میکنم از موضوع این متنت به حاشیه رفتم اما بنظرم بدی های اینطور فضا ها بیشتر از خوبی هایشان است و برای ترک کردن آن بهتر است جایگزین بهتری همچون وبلاگ نویسی برای ارضا کردنِ میلِ ابرازِ فکرمان، پیدا کنیم.
سجادجان،
به نظرم دو نوع رویکرد ممیشه نسبت به شبکههای اجتماعی داشت:
یکی اینکه مثل اکثریت افراد جامعه به ابزاری در دست شبکههای اجتماعی تبدیل شد و بی هیچ اختیاری در اونها شروع به فعالیت کرد،
دوم اینکه این شبکهها رو به ابزاری برای حرکت در جهت اهداف قرار داد.
البته این دومی شاید به صورت مطلق شدنی نباشه ولی میشه از شبکههای اجتماعی استفادههای مفید و اثربخش کرد.
به شرطی که نسبت به این موضوع مدیریت درستی داشته باشیم و اراده کافی هم در ما وجود داشته باشه.
ممنونم ازت
موفق باشی