در این یادداشت قصد دارم در مورد هزینه فرصت هایی که از دست میدهیم، بنویسم و به مواردی هم اشاره کنم. البته قبلاً هم در مورد فرصتها نوشتهام و از آنها بسیار گفتهام. اینکه ما ترس از دست دادن فرصتها را داریم و حاضر نیستیم حتی یکی از آنها را بهراحتی از دست بدهیم.
اما در این نوشته قصد دارم به موضوع دیگری در باب فرصتهایی که داریم و فرصتهایی که از دست دادهایم، اشاره کنم.
هزینه فرصت به نظرم موضوعی است که بسیار با اهمیت بوده و در انتخابهای ما تعیینکننده است. منظور از هزینه فرصت، همان هزینههایی است که ما بابت انتخاب یک فرصت میپردازیم و گاهی اوقات نسبت به آن بیتوجهیم.
برای مثال وقتی من تصمیم گرفتم به مدت ۴ سال در دانشگاه برای دریافت مدرک کارشناسی، منابعم را صرف کنم که از جمله آن زمان باارزشم بود، صرفاً وقت، هزینه کتاب، دفتر، خودکار و رفت و آمدم را نپرداختم. بلکه همه آن دستاوردهایی را که از طریق فعالیتهای دیگر میتوانستم در این مدت کسب کنم نیز از دست دادم.
اگر من آن چهار سال را صرف آموختن و کسب درآمد از طریق یک مهارت خاص دیگر میکردم، با انتخاب تحصیل در دانشگاه یادگیری آن مهارت و تمامی درآمد حاصل از آن در چهار سال را از دست دادم.
شاید امکان انجام دهها کار دیگر در آن چهار سال وجود داشت ولی هزینه فرصت از دست رفته، باارزشترین دستاوردی است که میشد در آن مدت کسب کرد و در نهایت من از آن چشمپوشی کردم تا بتوانم مدرک کارشناسی در یک رشته مهندسی داشته باشم.
البته لزوماً هزینه فرصت مربوط به اهداف بلندمدت و تصمیمات بزرگ نیست.
همین الان که من در حال نوشتن این متن هستم، هزینه فرصت از دست رفته من برابر با کاری است که میتوانستم در این مدت زمان انجام دهم و دستاوردهای دیگری کسب کنم و به اهداف متفاوتتری برسم.
وقتی ما یک ساعت بیشتر میخوابیم، درواقع هزینهای پرداخت میکنیم که برابر است با دستاوردهای حاصل از یک فعالیت دیگر که میتوانستیم در آن یک ساعت انجام دهیم.
بنابراین با خواب یکساعته، فقط یک ساعت از زمان خودمان را از دست ندادهایم، بلکه بیشترین مزایای ممکن را که میشد در این یک ساعت به دست آورد، از دست دادهایم.
وقتی ما یک زمین خالی در جایی داریم، اگر در طول یک سال هیچ استفادهای از آن نکنیم، ضرر کردهایم. چون در واقع درآمد مالی و دستاوردهای مادی و غیرمادی دیگری را که میشد از طریق کار بر روی آن زمین کسب کرد، عملا از دست دادهایم و قابل برگشت نیست.
همان طور که مشخص است، این هزینهها فقط شامل زمان نیست. پول و سایر منابع در اختیار ما هم شامل این هزینه فرصت های از دست رفته میشوند.
من وقتی تصمیم میگیرم که امروز مبلغی را بابت خرید کالایی هزینه کنم، درواقع فرصت خرید کالا یا خدمتی دیگر با همان میزان هزینه را از دست میدهم.
اما موضوع مهمتر این که هزینه فرصت صرفاً ناشی از محدودیت منابع ماست. به این معنی که اگر ما منابع محدودی در اختیار نداشتیم و زمان و پول و بقیه منابع نامحدود بودند، در این صورت هزینه فرصت معنایی نداشت و نیاز نبود که دغدغهای از این بابت داشته باشیم.
البته شاید برای منابعی که هزینه مالی برای آن پرداخت میکنیم، بسته به حساسیتها و روحیات خودمان گاهی محاسبات مربوط به هزینه فرصت ازدسترفته را بهصورت ذهنی انجام دهیم ولی معمولاً به دلیل رایگان بودن برخی منابع همچون زمان، توجه کافی به هزینه فرصتها در این خصوص نداریم که لازم هست حساسیت بیشتری به این موضوع نشان دهیم تا زندگی مفیدتر و هدفمندتری را تجربه کنیم.
پیشنهاد میکنم بعد از مطالعه این یادداشت، مطالب زیر را هم بخوانید:
فرصتهای بی شمار و هراس از دست دادن
سلام
بیشترین اتلاف هزینه فرصت ها ، پای تماشای فیلم ها و سریال ها و شبکه های اجتماعی از دست میرود.
نداشتن کنترل و مدیریت درست بر هزینه ها کار را به جاهای باریک می کشاند.
همانطور که مثال زدی فکر می کنیم اگر یک ساعت بیشتر بخوابیم یا فلان خرید غیربرنامه را انجام دهیم کار خاصی نکردیم و به جایی بر نمی خورد.
شاید به ظاهر این توجیه، درست به نظر آید ولی ما تلفات بیشتری را متحمل شدیم که اغلب از چشممان پنهان می ماند.
سپاس از نوشته ارزشمندت
برقرار بمانی