آیا باید بپذیریم که انسان جایزالخطاست ؟
شاید شما هم جزو کسانی باشید که رژیم غذایی لاغری دارید و یا زمانی از این نوع رژیمهای غذایی داشتهاید و با آن آشنا هستید.
هرکسی که روزی مجبور شود برای حفظ سلامتی خود، رژیم غذایی متفاوتی را شروع کند، مطمئناً کار سختی را پیش رو خواهد داشت وگرنه اصلاً به این مرحله از چاقی نمیرسید.
فرد موقعیتهای بسیاری را برای خوردن نادیده میگیرد و از غذاها و شیرینیهای خوشمزه زیادی چشمپوشی میکند.
اما بالاخره در جایی و زمانی خاص بالاخره نمیتواند بر وسوسه خود برای خوردن غلبه کند و ناگهان گاز اول را به کیک شکلاتی پرچرب میزند.
این اتفاق شاید برای بسیاری از ما رخ داده باشد. بعد از گاز اول، خیلی بعید است که فرد بگوید من رژیم دارم و دیگر کافیست، بلکه همان گاز اول دلیل و توجیهی میشود برای اینکه قوانین خودم را زیر پا گذاشتم و عهدم را با خودم شکستم؛ به این ترتیب کل اصول نادیده انگاشته شده و گازهای بعدی پشت سر هم ردیف میشوند و تکه اول همچون تلنگری باعث ریزش آواری عظیم میشود.
درنهایت هم انواع و اقسام توجیهات را برای این کار پیدا خواهیم کرد و کوچکترین پیادهرویها را برای جبران این عهدشکنی در محاسبات و توضیحات خودمان دخیل خواهیم کرد.
به نظر میرسد این مشکل نهتنها در خوردن و داشتن رژیم غذایی بلکه در بسیاری از جنبههای زندگی ما وجود دارد.
به این معنی که ما قول و قرارهای زیادی در زندگی با خودمان میگذاریم و تصمیم میگیریم که محدودیتهایی برای خودمان در نظر بگیریم.
ولی کافی ست لحظهای غفلت کنیم و این عهد را بشکنیم در این صورت همان ذهن خطاکار ما ناخودآگاه مجوزهایی را برای عهدشکنیهای بعدی فراهم خواهد کرد و تمام زحمات قبلیمان را هدر داده و البته مقاومت درونی را بیفایده تلقی خواهد کرد.
این عهدشکنی میتواند یک کوتاهی کوچک در انجام وظایف یا کمکاری، برداشتن یک مداد معمولی از محل کار برای استفاده در خانه، گرفتن یک برگه پرینت شخصی در شرکت، حساب نکردن پول یک آبمعدنی در رستوران و یا هزاران تخلف و تقلب کوچک دیگر باشد.
هرکدام از این تخلفهای ریز میتوانند مجوزی برای تخلف کمی بزرگتر باشند و ما را در منجلاب ناخواسته تقلبها گرفتار کند.
ازاینرو نبایستی تخلفهای کوچک و یا عدم صداقتهای جزئی را بهعنوان یک گناه ناچیز در نظر بگیریم و صرفاً با این توجیه که انسان جایزالخطاست، خودمان را در انجام هر خطایی مجاز بدانیم و این مجوز را برای دیگران هم قائل شویم.
با توجه به موارد گفتهشده، اولین و کوچکترین گام در نداشتن صداقت، باعث صدور مجوز برای گامهای بعدی و اشتباهات، تخلفات و خطاهای بزرگتر خواهد شد.
بنابراین برای تداوم درستکاری و داشتن تعهد کافی، لازم هست که حساسیت بیشتری حتی نسبت به کوچکترین تخلفها و تقلبهایی که برایمان ممکن است، به خرج دهیم و نسبت به آن سختگیر باشیم.
پیشنهاد میکنم بعد از مطالعه این یادداشت، مطالب زیر را هم بخوانید:
اهدافی که در هر صورت منجر به باخت ما خواهند شد
اثر معکوسی که تخفیفها بر میزان رضایت ما دارند
تأثیر باورنکردنی محیط ، انتظارات و کلیشهها بر افکار و اعمال ما
از این جنبه هم میشه بهش نگاه کرد که اگر خطاهامون رو نبخشیم احتمال تکرار دوباره ش هست. کیک شکلاتی رو خوردم و رژیمم شکستم، باشه اشکال نداره نباید ناامید بشم و بگم دیگه تموم شد من ادامه نمیدم و… بلکه دوباره از نو شروع می کنم
نسرین عزیز،
با نظرت مواففم و اصولا باید با خطایی که صورت گرفته کنار بیایم و بپذیریمش و دوباره به خودمون یادآوری کنیم که نباید چنین کاری رو انجام میدادم. مهم خودمون رو محق ندونستن هست.
موضوع دیگهای که وجود داره و بیشتر میخواستم رو اون تاکید کنم، این هست که قبل از انجام خطاهای کوچیک هم اگه بدونیم که بخشیده میشیم و موضوع برامون حل میشه، شاید ترس و واهمهای از انجام تقلب و تخلف نداشته باشیم و اتفاقا این روند برامون عادی هم بشه و رفته رفته با خوردن تکههای بزرگتر کیک و غذاهای چربتر هم کنار بیایم.
ازت ممنونم که نظرت رو برام نوشتی.
موفق باشی.