۷ نکته برای تقویت مهارت نویسندگی

مهارت نویسندگی یکی از مهارت‌های بنیادی‌ست که بیش از آن چیزی که فکرش را بکنیم، زندگی و امور روزانه ما به آن گره خورده است. از همین روست که تقویت مهارت نویسندگی به دغدغه بسیاری از افراد جامعه تبدیل شده تا از این طریق بتوانند هم در زندگی شخصی و هم در کسب و کار ارتباطات تأثیرگذاری ایجاد کرده و رشد و پیشرفت‌های چشمگیری را تجربه کنند.

من هم بیش از یک سال است که به‌صورت مرتب و منظم در این وبلاگ می‌نویسم و قبل از آن هم برای خودم می‌نوشتم ولی هیچ وقت نسبت به انتشار آن‌ها اقدام نمی‌کردم.

در این یک سال که شروع به نوشتن و انتشار منظم نوشته‌هایم کرده‌ام، تجارب ارزشمند و پرباری نصیبم شده است.

در این نوشتار قصد دارم از آموخته‌هایم در زمینه نویسندگی در یکی دو سال گذشته بگویم و مواردی را که برایم مفید و مؤثر بوده‌اند، توضیح دهم تا شاید کمک کوچکی باشد برای آن دسته از مخاطبین این وبلاگ و دوستان من که علاقه‌مند به نویسندگی هستند.

اولین مشکل و دغدغه در زمینه نویسندگی، استعداد است که معمولا باعث توقف و دلسردی بسیاری از افراد در ابتدای مسیر نوشتن می‌شود.

به نظر خودم من یکی از افرادی هستم که کمترین استعداد را در زمینه نویسندگی دارم؛ ولی با این وجود اصلاً و ابداً به خاطر این موضوع از نوشتن و رشد در این مسیر دلسرد و ناامید نشده‌ام و تصمیم دارم همچنان و تا آخر عمرم بنویسم.

امیدوار هستم که بتوانم به بهترین شکل ممکن بر این بی‌استعدادی غلبه کنم.

اما در ادامه کارها و اقداماتی را که به نظرم برای من مفید بوده‌اند و باعث علاقه‌مندی بیش از حد من به این شغل، حرفه، مهارت و هنر شده‌اند، برایتان توضیح خواهم داد:

 

مطلب مرتبط: لزوم نوشتن برای داشتن یک زندگی لذتبخش

 

۱. عادت نوشتن را در خودتان به وجودبیاورید

در یکی دو سال گذشته، کمتر روزی بوده است که من دست به قلم/کیبورد نشوم و ننویسم. این کار باعث شده که نوشتن به یکی از عادات روزانه من تبدیل شود.

برخی اوقات ایجاد ارتباط و حرف زدن با دیگران از طریق نوشتار برایم بسیار خوشایندتر و راحت‌تر از ارتباط کلامی و یا هر شکل دیگری از ارتباط می‌شود و خیلی پیش می‌آید که ترجیح بدهم فرد بپذیرد تا حرفهایم را در قالب نامه یا پیامی برایش بنویسم و آنچه می‌خواهم را در قالب کلمات مکتوب شده، توضیح دهم و برایش بفرستم.

بارها اتفاق افتاده که در میانه روز یا آخر شب، ناگهان هوس نوشتن به سرم بزند. در چنین مواقعی معمولاً بلافاصله جلوی لپ تاپم می‌نشینم و بی هیچ تردید و ملاحظه و فکری شروع به تایپ می‌کنم.

البته خیلی از اوقات هیچ چیز به‌دردبخوری هم از میان این نوشته‌ها نمی‌توان بیرون کشید ولی این اتفاق اهمیتی برایم ندارد. مهم این است که من از این کار لذت می‌برم و تجربه خوشایندی برایم ساخته می‌شود.

پس تا می‌توانید نوشتن را به یک عادت خوشایند روزانه تبدیل کنید.

اگر می‌توانید، پیشنهاد می‌کنم روزتان را با نوشتن آغاز کنید و شب را هم با نوشتن به اتمام برسانید.

 

مطلب مرتبط: ۸ توصیه برای نوشتن متن‌هایی که بهترین ارتباط را با مخاطب برقرار کنند

 

۲. مطالعه را به یک عادت دائمی در خودتان تبدیل کنید

همان‌طور که بزرگان نویسندگی هم بارها به این موضوع اشاره کرده‌اند، مطالعه ورودی‌های مغز ما را فراهم می‌کنند و نوشتن یکی از خروجی‌های مهم و ماندگار آن است؛ بنابراین بدون دادن ورودی مناسب به مغزمان نخواهیم توانست خروجی مناسب را از آن بگیریم.

مطالعه یکی از عادت‌های لذت‌بخش و دائمی من در طول روز است و هم اکنون علاوه بر کلی کتاب کتاب‌خوان هم دارم تا هیچ بهانه‌ای برای همراه نداشتن کتاب و مطالعه نکردن وجود نداشته باشد.

بحث‌های زیادی در فضاهای مختلف و به بهانه‌های گوناگون در مورد محاسن و معایب کتاب‌ها الکترونیکی و کتاب‌های کاغذی و کتاب‌خوان‌ها صورت گرفته ولی هیچ‌کدام از این بحث‌ها برای من اهمیتی ندارند. من صرفاً به دنبال مطالعه هستم و بس.

شاید همین نوع نگاه باعث شده هم از مطالعه کتاب کاغذی و هم مطالعه کتاب الکترونیکی بر روی کتاب‌خوان، بیشترین لذت را ببرم و تفاوت چندانی برایم نداشته باشند.

بنابراین توصیه بعدی من به شما این است که بدون هیچ ملاحظه و هیچ بهانه‌ای همیشه مطالعه کنید.

البته همان‌طور که در ابتدای این بخش گفتم، مطالعات شما ورودی‌های مغزتان هستند، بنابراین سعی کنید بهترین، ناب‌ترین و فاخرترین ورودی‌ها را به مغزتان بدهید تا بتوانید خروجی باکیفیتی تحویل بگیرید.

من هر روز هم رمان خوب می‌خوانم، هم شعر می‌خوانم و هم کتاب در زمینه توسعه فردی می‌خوانم.

رمانی که دیروز خواندم، رمان مادام بواری، شعری که خواندم، از غزلیات حافظ و کتاب توسعه فردی هم کم‌عمق‌ها بودند.

بنابراین شما هم سعی کنید به یک ژانر و یک زمینه خاص محدود نشوید و در زمینه‌های گوناگون مشغول مطالعه شوید و از این کار لذت ببرید

 

مطلب مرتبط: ۱۰ عادت یک تولیدکننده موفق محتوا

 

۳. توسعه دایره واژگانی

یکی از اصول اصلی و مهم در تبدیل شدن به یک نویسنده خوب، توسعه دایره واژگانی است که من هم در پی آن هستم که بیشتر خودم را در این زمینه مجهز کنم و اقداماتی را هم در این خصوص شروع کرده‌ام.

از جمله تمرینات مفید و تأثیرگذار برای توسعه دایره واژگانی، یادداشت کلمات ناآشنا در هنگام مطالعه و تلاش برای استفاده از آن‌ها در نوشته‌هایمان است.

منظور از کلمات ناآشنا آن‌هایی هستند که هنگام مطالعه احساس می‌کنیم برایمان تازگی دارند و استفاده زیادی از آن‌ها در نوشته‌هایمان نمی‌کنیم.

شاید اختصاص دفترچه یادداشتی برای این کار تأثیر بزرگی در دستیابی به این هدف داشته باشد.

البته واضح و مبرهن است در صورتی که متون اصیل و فاخر جزو مطالعات روزانه‌مان باشد، طبیعتاً با لغات و عبارات و ترکیب‌های اصیل‌تری مواجه خواهیم شد که باعث تقویت و بهبود سطح نوشتاری‌مان به شکل بهتری می‌شود.

 

مطلب مرتبط: ۷ نکته برای نوشتن مؤثر

 

۴. رونویسی کنید

به نظرم این تمرین هم می‌تواند بسیار مفید و تأثیرگذار باشد. مدتی است که این کار را شروع کرده‌ام و هر روز حداقل دو صفحه رونویسی می‌کنم.

مهم‌تر از رونویسی، انتخاب کتاب و متونی است که از روی آن‌ها می‌نویسیم.

انتخاب کتاب‌ها و آثار نویسندگانی که به سبک نوشتاری آن‌ها علاقه داریم و مطالعه آن‌ها برایمان لذت‌بخش‌تر است، می‌تواند باعث خوشایند شدن این کار و همچنین روند سریع‌تر بهبود سبک نوشتاری ما شود.

 

مطلب مرتبط: ۱۲ عادت وبلاگ‌نویسان حرفه‌ای

 

۵. نوشته‌های خودتان را با صدای بلند بخوانید

قبلاً هم در سایر یادداشت‌های این وبلاگ در خصوص نویسندگی به اهمیت بازنویسی متون و اصلاح آن‌ها پرداخته‌ام و توصیه‌های لازم را هم ارائه کرده‌ام.

اما یکی از اقدامات مهم مرحله بازنویسی، روخوانی متن است.

نوشته‌هایی که قصد انتشار آن‌ها و یا ارسالشان به فردی دیگر را داریم، بهتر است یک بار با صدای بلند برای خودمان بخوانیم. در این صورت علاوه بر یافتن راحت‌تر ایرادات و اشتباهات، بازخورد خوبی به خودمان در خصوص کیفیت نوشتارمان خواهد بود تا در جهت بهبود آن‌ها گام برداریم و پیوسته آن را بهتر کنیم.

 

مطلب مرتبط: ۸ توصیه برای نوشتن متن‌هایی که بهترین ارتباط را با مخاطب برقرار کنند

 

۶. کار نوشتن و ویرایش متن را به صورت هم‌زمان انجام ندهید

همان‌طور که گفته شد ویرایش و بازنویسی جزو مراحل مهم در نوشتن یک متن هستند.

نکته مهم در این خصوص، نداشتن عجله برای بازنویسی و ویرایش و اختصاص وقت کافی و مناسب برای انجام این کار است.

در صورت داشتن عجله در این کار و انجام هم‌زمان کارهای نوشتن و ویرایش و بازنویسی، به احتمال زیاد موفق به نوشتن یک متن مناسب نخواهیم شد.

سعی کنید بعد از نوشتن متن، مدتی از آن فاصله بگیرید و در مرحله بعد به بازنویسی و ویرایش مشغول شوید.

 

مطلب مرتبط: چگونه می‌توانیم سریع‌تر و بهتر بنویسیم؟

 

۷. اول از همه برای خودتان بنویسید

وقتی که ما تلاش می‌کنیم تا بر اساس سلایق و علایق دیگران متنی را بنویسیم، به احتمال زیاد و به دلیل عدم آشنایی کافی با مخاطب و سلایق او، موفق به این کار نخواهیم شد.

به نظر می‌رسد، بهترین کاری که می‌توان انجام داد این است که هر متنی را ابتدا و در درجه اول برای خودمان بنویسیم.

یعنی اینکه ابتدا باید خودمان از نوشته خودمان لذت ببریم و در مرحله بعد به دنبال این باشیم که دیگران هم نوشته‌های ما را بخوانند و بپسندند.

بنابراین هر نوشته‌ای را ابتدا برای خودتان بنویسید و در مرحله بعدی برای مخاطبانتان.

 

مطلب مرتبط: شجاعت در نویسندگی

 

جمع‌بندی

می‌دانم که علاوه بر این نکات، توصیه‌ها و روش‌های مختلف دیگری برای تقویت مهارت نوشتاری و تبدیل شدن به یک نویسنده بزرگ وجود دارد.

من در این یادداشت سعی کردم مواردی را که خودم رعایت می‌کنم و برایم مفید بوده‌اند، ارائه کنم و باز هم در آینده از تجربیات و آموخته‌های خودم در این زمینه خواهم نوشت

به نظرم مهم‌ترین و تأثیرگذارترین نکته که شاید در میان توصیه‌های همه بزرگان نویسندگی مشترک باشد، تبدیل کردن نوشتن به یک روال روزانه است. اینکه در زمان‌های مشخصی از روز و به مدت‌زمان ثابت و معینی همواره بنویسیم و این کار را هیچ‌وقت ترک نکنیم.

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

14 دیدگاه

  1. سلام آقای قربانی عزیز،من از زمانهای نوجوانی علاقه زیادی به نوشتن دارم.دستنوشته هایی از اون زمانها مونده که باورم نمیشه من نوشتم که بسیار لطیف و دارای تشبیه و استعاره هستن.به دلیل مشغله کاری فرصت پرداختن به علایقمو نداشتم.تا اینکه با سرچ مطلبی به نوشته های شما رسیدم ؛ خوندم وخوندم! تقریبا پیش نیازهای نویسندگی رو خوندم.خیلی متنوع و نیازمند صبرزیاد هست(کمی هم ترسیدم که نتونم شروع خوبی داشته باشم).من مادر یک دختر دوست داشتنیم(دلنوشته هایی هم برا دخترم نوشتم) و حوزه تخصصی ام توانبخشی و روانشناسی کودکان کم توان و دارای مشکلات خلقی هست(عاشق بیمارانم هستم).حالا نمیدونم از کجا شروع کنم؟دنیای من و دخترم؟دنیای من و کودکان نیازمند کمک حرفه ای من؟کمک به مادران برای شناخت بهتر دختران؟ضعف ها ی خودم در تربیت؟کمال گرایی خودم؟دنیای دخترها؟دنیای مادرها؟ممنونم که به من کمک میکنید.”حسین زاده”

    1. سلام خانم حسین زاده،
      خوشحالم که با شما آشنا می‌شم و چقدر خوبه که دوست دارین بنویسین.
      به نظر من بهترین و لذتبخش‌ترین نوع نوشتن، نوشتنی هست که هیچ آداب و اصولی نداشته باشه، حتی رعایت اصول نگارشی و درست‌نویسی.
      نوشتن لذتبخش، روی کاغذ آوردن اون چیزهایی هست که همون لحظه تو ذهنمون می‌گذره و وقتی که اون افکار و دغدغه‌ها رو روی کاغذ میاریم، حس خوبی بهمون دست میده و دوست داریم مدام بنویسیم.
      البته شاید اوایل کار کمی سخت باشه و کار زیاد روان پیش نره ولی بعد از مدتی به یکی از عادت‌های خوشایند زندگی تبدیل میشه.
      من الان بیشتر از سه سال هست که هر روز صبح حداقل سه صفحه برای خودم می‌نویسم. این نوشتن‌ها غیر از نوشتن برای وبلاگ هست و هیچ کس نه اونها رو میبینه و نه می‌خونه. ولی آرامش خاصی بهم می‌ده و اگه روزی ننویسم، کمبود اون رو تو وجودم احساس می‌کنم.
      ولی اگه دنبال موضوع برای نوشتن توی وب یا شبکه‌های اجتماعی هستین، به نظرم هر کدوم از موضوعاتی رو که گفتین و در حال حاضر ترجیح می‌دین، انتخاب کنین و امروز یه مطلب در موردش بنویسین و فردا در مورد موضوع دیگه‌ای که همون فردا دوست دارین، در موردش بنویسین.
      به مرور یا به همین روند ادامه می‌دین و یا اینکه بعد از مدتی موضوعی رو که براتون جذابتر هستش و بهتر می‌تونین در موردش بنویسین، پیدا می‌کنین و رو اون متمرکز می‌شین.
      خلاصه هر فکر و دغدغه و آدابی که مانع از نوشتنتون می‌شه، از ذهنتون حذف کنین و یا فعلا بهش اهمیت ندین، به مرور روش غلبه بر او مانع رو تو مسیر نوشتن پیدا می‌کنین.
      امیدوارم همواره بنویسین.
      اگه تصمیم گرفتین که جایی بنویسین، لطفا لینکش رو برای من هم بفرستین.
      موفق باشید.

  2. سلام حسین آقا.
    من مدت ها بود که نویسنده بودم و خودم خبر نداشتم. دوره راهنمایی فیلمی دیدم (ارباب حلقه ها) خیلی وسوسه شدم که مثل اون داستان بنویسم. داخل یک سررسید می نوشتم. همه می خواستند بدونند من چی کار می کنم. اما بعد اون دست نویس رو تو اسباب کشی گم کردم و دیگه هیچ وقت ننوشتم تا همین زمستون پارسال که به سایت شاهین کلانتری خوردم و یار گم کرده ام نوشتن رو پیدا کردم. الان هم چند ماهی هست که صفحات صبحگاهی می نویسم و چند روز هم هست که هزار کلمه رو می نویسم. اما توی این سن (نوزده ) وقتی می خوام درباره ی موضوعی بنویسم میزنم صحرای کربلا و خلاصه آخرش هیچی به هیچی.
    کتاب هم از وقتی می نویسم می خوانم اما هر چه که خوندم تا الان باعث نشده درباره اش بنویسم.
    اصلا نوشتن منظم از چیزی به نظرم راحت نیست و باید مدام مثل بچه ای که می خواد راه بره مراقبش باشی.
    زیادی نوشتم. سایت شما رو دوست دارم خیلی خوب می نویسی.
    شاد باشی

    1. سلام محمدجان،
      اولا خیلی خوشحالم که نوشتن باعث شده یه دوست جدید پیدا کنم و خیلی خوبه که به اینجا سر می‌زنی.
      اما به نظر من نوشتن در ابتدای کار، چارچوب و محدودیت خاصی نداره و بهتره آدم در مورد هر چیزی که دوست داره بنویسه.
      این باعث میشه نوشتن به یه فعالیت لذتبخش تبدیل بشه و ذهن به انجام اون عادت کنه و براش خوشایند باشه.
      من هم هر روز از این سبک نوشتن‌ها دارم و از هرچی که دوست داشته باشم می‌نویسم.
      ولی نوشتن برای وبلاگ لطف دیگه‌ای داره و باعث میشه افکار آدم تو یه زمینه شکل و قالب بهتری به خودش بگیره.
      بهتره همین طور به نوشتن ادامه بدی و پیشنهاد می‌کنم توی وب هم بنویسی،
      این کار دستاوردهای زیادی برات خواهد داشت.
      باز هم از تجاربت برام بنویس.
      موفق باشی.

      1. اما آخه چیزی که من می نویسم اصلا برای کسی به درد بخور نیست که بخوام توی وبلاگ بگذارمش. همه اش آزاد نویسیه.
        من می خوام محتوای سبز و کاربردی بنویسم. اما اصلا نوشتن از موضوعی مثل توسعه فردی برام سخته
        این به خاطر اطلاعات کم من یا نداشتن تمرکزم؟

        1. محمد عزیز،
          ذهن ما باید ورودی مفید داشته باشه تا بتونه خروجی مفید تولید کنه.
          اگه مطالعه نداری باید مطالعه کنی و اگر هم مطالعه می‌کنی باید بیشترش کنی تا بتونی به او هدفت برسی.
          من هم اگه یک روز مطالعه نکنم، نمی‌تونم بنویسم.
          تو هر زمینه‌ای که علاقمند به نوشتن تو اون زمینه هستی، بیشتر بخون و بیشتر و عمیق تر یاد بگیر.
          موفق باشی.

  3. با سلام بنده هم عاشق خواندن هستم با وجود دو بچه تقریبا هر روز مطالعه دارم ولی دست به قلم خوبی ندارم با اینکه سودای نوشتن در دلم غوعا میکند نه میتوانم از فکرش راحت بشم و نه اینکه خوب بنویسم حالا سوالم اینه
    که واقعا نویسندگی یه استعداد ذاتی نیست
    ایا منم میتونم بنویسم و یا یه وبلاگ برای خودم داشته باشم

    1. سلام شهرزاد عزیز،
      خیلی خوشحالم که به این وبلاگ سر زدی و این نوشته‌م رو خوندی.
      چقدر خوبه که هر روز مطالعه می‌کنی و این کار جزو برنامه‌های روزانه‌ت هست.
      شک ندارم که با این نظم و اراده‌ای که تو مطالعه داری، می‌تونی جزو بهترین نویسندگان ایرانی بشی.
      خیلی از افرادی که به نویسندگی علاقه دارن، صرفا به این دلیل تو این کار موفق نمی‌شن که مطالعه منظم و روزانه ندارن ولی تو که مطالعات روزانه داری، یکی از موانع بزرگ این کار رو رد کردی.
      نویسندگان موفق زیادی ذاتی بودن نویسندگی رو کتمان کردن و بر مهارت بودن اون تاکید کردن.
      وقتی نویسندگی مهارت باشه، پس قابل آموختن هست و میشه یاد گرفت و تو اون پیشرفت کرد.
      البته نیاز به علاقه و نظم و مداومت هم داره که مطمئنا تو همه این شروط رو داری.
      پیشنهاد می‌کنم، اگه دوست داری بنویسی، این کار رو با کتاب «راه هنرمند» نوشته جولیا کامرون شروع کنی.
      این کتاب دید خوبی بهت می‌ده و باعث میشه این کار رو اصولی آغاز کنی.
      امیدوارم تو این راه موفق باشی.
      خوشحال میشم اگه از نتایج کارها و تلاشهات اینجا برام بنویسی و من رو هم تو جریان موفقیت‌هات قرار بدی.
      موفق باشی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *