قبلاً در پستی با موضوع « ناحیه آسایش ذهنی چیست و چه تأثیری در زندگی ما دارد؟ »، در مورد این ناحیه ذهنی نوشتم و دو ناحیه ذهنی دیگر را که امکان حضور ما در آن نواحی هم وجود دارد در کنار این ناحیه توضیح دادم.
همانطور که در انتهای آن یادداشت اشاره شد، درست است که ماندن در ناحیه آسایش ذهنی انرژی کمتری از ما میگیرد و آسایش و آرامش بیشتری به همراه خواهد داشت ولی تا وقتیکه ما در آن ناحیه قرار داشته باشیم، نمیتوانیم به عملکرد بهینه دست پیدا کنیم.
۴ دلیل برای لزوم ترک ناحیه آسایش ذهنی وجود دارد که هر کدام از آنها را در ادامه توضیح خواهم داد.
۱. رشد تدریجی
ماندن در ناحیه آسایش ذهنی باعث میشود که فرد هیچوقت نتواند رشد کند و حرکت رو به جلویی در زندگی داشته باشد.
حضور بیش از اندازه در ناحیه آسایش ذهنی باعث اعتیاد ذهن به ماندن در آن ناحیه میشود و بهمرور ذهن هیچ تلاشی برای متفاوت اندیشیدن و متفاوت انجام دادن کارها نخواهد کرد.
وقتی ذهن در طولانیمدت اندیشه و اقدامی متفاوت انجام ندهد، غرق در کارهای روزمره و عادات همیشگی میشود که دستاوردهای حاصل همان موارد قبلی خواهد بود.
در نتیجه فرد دیگر هیچوقت به دنبال جستجو برای یافتن روشها و راهکارهایی برای دستیابی به موفقیت و تجربه زندگی متفاوتتر و بهتر نخواهد بود.
۲. یافتن عشق و علاقه واقعی
خارج نشدن از ناحیه آسایش یافتن علایق واقعی در زندگی را بسیار دشوار و شاید نشدنی خواهد کرد.
از آنجایی که به احتمال زیاد موضوع و کار مورد علاقه هر فرد به احتمال زیاد در خارج از ناحیه آسایش او قرار دارد، بنابراین در صورت حضور دائمی در این ناحیه، فرد هیچ شانسی برای یافتن علایق واقعی خود نخواهد شد.
در صورت نیافتن این علایق، شخص هیچوقت زندگی سرشار از عشق، لذت و آسایش را تجربه نخواهد کرد.
۳. اطمینان یافتن از اینکه زندگی حاضر بدترین نوع زندگی نیست
خروج از ناحیه آسایش ذهنی حتی اگر منجر به دستیابی به بهترین زندگی ممکن و یافتن عشق و علاقه واقعی نشود، باعث خواهد شد که فرد با آزمودن روشها و راهکارهای دیگر برای زندگی، از این موضوع مطمئن شود که زندگی و سبک زیستن حاضر، بدترین نوع زیستن و پایینترین کیفیت زندگی نیست.
البته این مورد بهندرت پیش خواهد آمد و مطمئناً فرد با آزمودن روشها و انواع دیگر کار و زندگی، زیست بهتری را تجربه خواهد کرد و به جایگاههای بهتری دست خواهد یافت.
۴. تنها نماندن
کسی که در ناحیه آسایش خود میماند و هیچ حرکتی و تغییری در زندگیاش به وجود نمیآورد، با توجه به داشتن زندگی پایدار و ثابت، بهمرور توسط دیگرانی که همواره در حال تلاش و کوشش هستند و از ناحیه آسایش خود بیرون آمدهاند، رها خواهد شد.
این افراد که زمانی جلوتر از برخی از همکاران و دوستان خود بودند بهمرور در زندگی و کسب و کار در سطحی پایینتر از آنها قرار خواهند گرفت و در نتیجه رها شده و در زندگی احساس تنهایی خواهند کرد.
جمعبندی
بنا به دلایل گفتهشده ما ناگزیر از ترک ناحیه آسایش خود هستیم. برای این کار باید هرچه سریعتر اقدام کرد.
در پستهای بعدی نکات بیشتری در مورد ناحیه آسایش ذهنی و ترک آن خواهم نوشت.
مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
ضرورت فرار از راحتی و آسایش برای رسیدن به موقعیتی عالی
بهترین نوع نگرش به شکستهای زندگی چیست؟
نگاه بدون تعصب به موضوعات لازمه گرفتن بهترین تصمیمات
1 دیدگاه