آیا برای شما هم پیش آمده که مجادله و مباحثه افراد را در مورد یک موضوع خاص ببینید و از بحث بر روی چنین موضوعی واضح و مشخص تعجب کنید؟
موقعیتهای مختلفی را به خاطر میآورم که افرادی که به نظر منطقی و اهل تفکر بودهاند و ظاهری موجه داشتهاند ولی در مورد یک موضوع با هم به اختلاف برخوردهاند و ساعتها بحث کردهاند و در نهایت به نقطه مشترکی نرسیدهاند.
جالبتر از همه اینکه ما به عنوان ناظر بیرونی وقتی متوجه بحثی که بینشان درگرفته و نقطه اختلافی که به وجود آمده، میشویم، از اینکه بر سر چنین موضوع ساده و واضحی بحث و اختلاف به وجود آمده، بسیار تعجب میکنیم.
در صورتی که این بحث و مجادله برای یک طرف دعوا مهم نباشد و او از موضع خود کوتاه بیاید، مباحثه به خوبی و خوشی تمام و ختم به خیر میشود ولی اگر هر دو طرف بر موضع و دیدگاه خاص خود پافشاری کنند، شاید اختلافات سالها و حتی قرنها به طول بینجامند.
اگر نگاهی به دنیای اطرافتان بیندازید، این نوع بحثها و اختلافات را در خصوص مسائل مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و … میبینید. اختلافاتی که گاها باعث دشمنی بین ملتها و دولتها شده است. در حالی که برای ما افراد معمولی موضوع مهمی تلقی نمیشود و اگر مهم باشد، مسئلهای حل شده است.
این اختلاف دیدگاهها و موضعگیریها ناشی از اختلاف در جهانبینی و تعصبات شخصی، گروهی و یا ملی هست.
در این میان بهترین اقدام چه میتواند باشد و اگر فردی بخواهد بهترین موضع را در این میان داشته باشد، آن موضع چیست؟
به نظرم هر کسی که بتواند موضوع را از بالاترین و بیطرفانهترین موضع مورد بررسی و نقد و تحلیل قرار دهد، بهترین و کاملترین جهانبینی را خواهد داشت و نظر او قابل اتکاترین نظر میتواند باشد.
این توانایی وقتی حاصل خواهد شد که ما بتوانیم تمامی جهتگیریهای ذهنی و فکریمان را که متأثر از اتفاقات، رویدادها، مشاهدات و آموختههای قبلیمان هست، کنار بگذاریم و صرفاً از یک جایگاه کاملاً خنثی و بیطرف به موضوع نگریسته و آن را مورد قضاوت قرار دهیم.
مطمئناً این نوع دیدگاه و ذهنیت به صورت مطلق قابل دستیابی نخواهد بود ولی تلاش در جهت رسیدن به آن میتواند ما را همواره در جهت رشد فکری و ذهنی قرار دهد. به این صورت که ما در هر موقعیتی تلاش کنیم تا یک موضوع را از دیدگاههای مختلف مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
وقتی بحث و مجادلهای مطرح میشود، خودمان را به جای هر دو طرف اختلاف قرار دهیم و از منظر آنها به موضوع بنگریم و در نهایت از موضعی بالاتر در مورد آن موضوع نظرمان را ارائه کنیم. نظری که باید سعی کنیم تا حد امکان بیطرفانه و بدون تعصب باشد.
این تمرین و تکرار باعث خواهد شد که ما بعد از مدتی بتوانیم نگاهی جامعتر به مسائل داشته باشیم و تصمیمات بهتری در زندگی بگیریم.
در نهایت به نقطهای دست خواهیم یافت که در کسب و کار و زندگی و جنبههای مختلف آن با وضوح بیشتری مسائل را میبینیم و تصمیمات عاقلانه، منطقی و جامعتری میگیریم.
نگاه ما به زندگی و رویدادهای و اتفاقات اطرافمان هر چقدر شفافتر و واضحتر باشد، به همان اندازه جایگاههای بهتر و موفقیتهای بزرگتری نصیبمان خواهد شد.
مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
چرا تصمیم گیری برای دیگران آسانتر از تصمیم گیری برای خودمان است؟
1 دیدگاه