شما وقتی دارید وبلاگی را میخوانید، پادکستی را گوش میدهید یا فیلمی را در یوتیوب تماشا میکنید، در حال یادگیری هستید یا آموزش دیدن؟ وقتی برای ارتقا گرفتن و دریافت مدرکی رسمی و معتبر در کلاسی شرکت میکنید، در حال یادگیری هستید یا آموزش؟ شما وقتی بهصورت شخصی هزینه میکنید تا در یک کارگاه آموزشی شرکت کنید، در حال یادگیری هستید یا آموزش؟
اصلاً تفاوت یادگیری و آموزش چیست؟
یادگیری کاری داوطلبانه است،
یادگیری معمولاً غیررسمی است،
یادگیری تلاشی است در جهت انجام دادن هر چه بهتر کاری که ما عاشقش هستیم،
ما شنا کردن را یاد میگیریم، نویسندگی را یاد میگیریم، رانندگی را یاد میگیریم، حرف زدن به زبانی دیگر را یاد میگیریم، چون عاشق این کارها هستیم.
چون انجام هر چه بهتر این کارها به ما اعتماد به نفسی میدهد که به آن نیاز داریم و باعث میشود زندگی بهتر و پربارتری داشته باشیم.
یادگیری ما را به آینده امیدوارتر میکند.
یادگیری موفقیت را پیش روی ما ترسیم میکند.
اما آموزش اجباری است، سیستمی مبتنی بر نمره.
در حین آموزش مدام باید بپرسید: «آیا آن سؤال یا این مطلب در امتحان میآید یا نه؟»
شما آموزش میبینید که یک برگه کاغذ به نام مدرک آموزشی دریافت کنید،
تا از یک مانع خستهکننده و اعصابخردکن عبور کنید،
تا به سمت دیگر آن مانع ناخوشایند برسید.
افراد موفق، کسانی هستند که نگاهی بلندمدت دارند، آنهایی که نقشی تأثیرگذار در جامعه بر عهده دارند و همواره در حال یادگیری هستند.
اما آنهایی که نگاهی کوتاهمدت دارند، امید چندانی به آینده ندارند، فقط میخواهند اولین مانع را رد کنند و بعداً فکری برای مانع بعدی بکنند، به دنبال این هستند که آموزش ببینند.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
تبدیل کوتاهمدتنگری به بلندمدتنگری