چند روز پیش در پستی با موضوع «وبلاگنویسی، نمایشگاه کتاب و یک جستار خوب» نوشتم که در حال مطالعه کتاب درهای نیمهباز اثر شمیم مستقیمی هستم و قرار بر این شد که بعد از اتمام مطالعه، مطلبی در مورد آن بنویسم.
کتاب درهای نیمهباز حاوی جستارهایی با موضوعات مختلف و متنوع است که شمیم مستقیمی بهعنوان یک جستارنویس جوان توانسته است گزارشها و ذهنیات خود را به شیوهای جذاب به رشته تحریر دربیاورد.
جستار چیست؟
بنا به تعریف نویسنده کتاب «جستار» گزارشی است از یک غیرمتخصص به غیرمتخصص دیگر. در این قالب روایی، دنیای آدمها با همدیگر ردوبدل میشود و چون نویسنده در درون فرم جستار میاندیشد و در حال جستجوست، نیازی به اثبات تخصص خود ندارد. منبع و مأخذ اصلی جستارها زندگی و بینشهای فردی نویسنده است.
توضیحات داریوش شایگان هم در مورد جستار آموزنده است:
«در جستار نویسنده آزادتر است و میتواند یک مسئله را بیان و آن مسئله را جزئی لاینفک از جهانبینی خودش کند؛ یعنی در جستار نوعی آفرینش صورت میگیرد. این شیوه نگارش در ایران زیاد باب نیست. در اروپا نیز چنانکه میدانید، از قرن شانزدهم جستارنویسی با مونتنی آغاز شد.»
توصیف کتاب
با توجه به تنوع موضوعات و مطالب و همچنین نثر خودمانی، روان و شیوای نویسنده، مطالعه این کتاب میتواند برای هر فردی جذاب باشد. این کتاب بیشتر در بردارنده دغدغهها و تفکرات یک جوان دهه شصتی در برهههای مختلف زمانی است.
مطالعه کتاب درهای نیمهباز برای علاقهمندان به حرفه نویسندگی هم بسیار مفید و آموزنده خواهد بود.
فهرست کتاب
برای اینکه با تنوع موضوعات جستارها آشنا شوید، فهرست کتاب را در ادامه برایتان مینویسم.
مقدمه
کار واجب به خاک سپردن مردگان
منهای ده
نوشتن: نوازش نمناک آگاهی
گفتگو با خودم ماندن یا رفتن؟
تحقق ایران در خارج از ایران؛ تحقق خارج از ایران در ایران
آیین کتابخواری، فصلی در عشقبازی با کتاب
دو تورم در تن تهران: قر در کمر مفهوم در سر
کافیشاپی برای همه
مطرب مهتاب رو آنچه شنیدی… نگو!
وقتی از دهه شصت حرف میزنیم از چه حرف میزنیم.
زمان که بر ما میگذرد؛ و ما که بر زمان میگذریم.
به: برادرم پیمان در: جهانی دورتر از من
نادر از سیمین، سیمین از نادر ما از نادر و سیمین
ضربان گذشته در حال
یک گزارش به آینده
جملات برگزیده از کتاب
هنگام مطالعه کتاب جملاتی از جستارها را یادداشتبرداری کردم که بعضی از آنها را در اینجا برایتان مینویسم.
بعضی وقتها که بعضیها کتابی را با فونت نامتناسب میخرند و از آن بدتر، میخوانند تعجب میکنم. فونت بیواسطهترین ارتباط را با روح کتاب دارد.
اهدا کردن چیز غیر عزیز لطفی هم ندارد، نوعی دور ریختن است که ازش فضیلت ساختهاند.
کتابهای عزیز آنهایی هستند که مرا به یاد خودم میآورند.
دروغ همیشه اتفاقی عامدانه و آگاهانه نیست. در غالب اوقات وظیفهای است در قبال هماهنگ کردن رشته حرف باشخصیت دلخواهمان.
عادت یعنی مرگ. عادت کمهزینهترین راه مصرف زندگی است. آزادراهی بهسوی مرگ.
رمان یعنی میتوانی درباره خودت اینطوری هم فکر کنی. شعر یعنی کلمات اینطوری هم میشود کنار هم بیایند؛ یعنی تو آزادی.
این کتاب را میتوانید از طریق این لینک به صورت اینترنتی خرید کنید.
مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
معرفی کتاب «چرا باید زیادتر حرف بزنیم؟»
خلاصهای متفاوت از کتاب ۷ عادت مردمان مؤثر
بازیابی آرامش ازدسترفته این روزها
2 دیدگاه