فرض کنید قرار است در شهری دیگر جلسهای برگزار شود که منافع مالی و غیرمالی قابل توجهی برای شما دارد و باید تا فردا صبح خودتان را به آنجا برسانید. برای رفتن به آن شهر گزینههای مختلفی پیش روی شماست. اتومبیلهایی با مشخصات مختلف. انتخاب هر ماشینی برای رفتن به آن شهر برابر است با انتخاب سرعت، شتاب، امنیت، امکانات رفاهی و هزینههای مشخص برای پیمودن مسیر که هرکدام در زمان رسیدن، هزینهای که متحمل میشوید و کیفیت رسیدن به مقصد تأثیرگذار هستند.
هنر شما این است که بهترین ماشین را انتخاب کنید، تا ضمن اینکه هزینههایتان را بهینه میکنید تا بیشترین نفع را از این سفر ببرید، بتوانید بهموقع در جلسه حاضر شده و در مسیر آسایش، امنیت و راحتی را هم تجربه کنید.
انتخاب اهداف و حرکت در مسیر رسیدن به اهداف هم مشابه پیمودن همان مسیر است و سه فاکتوری که در موردشان صحبت شد، همان سه متغیر مهم در حرکت به سمت هر هدفی به شمار میروند.
رسیدن به یک هدف مشخص نیازمند تلاش و پیمودن مسیری سخت و طاقت فرساست وگرنه دستیابی به هدفی که نه تلاشی برای آن صورت گرفته و نه سختی و مشقتی در راه رسیدن به آن توسط فرد تحمل شده است، نه لذتی دارد و نه ارزشی.
در زمانی که به سمت اهدافمان در حال حرکت هستیم بایستی سه عامل زمان، هزینه و کیفیت، همواره موردتوجه قرار گرفته و تحت کنترل باشند.
پست مرتبط: بهترین زمان برای هدفگذاری مجدد + سخنرانی تیم فریس در تد درمورد هدفگذاری
زمان
اولین گام این است که باید زمان رسیدن به هدف را تخمین زده و بر اساس آن برنامهریزی کنیم. یعنی درصورتیکه در رسیدن به هدف کنترل زمان از دست ما در برود و نتوانیم بر اساس زمانبندی مشخصشده عمل کنیم، در این صورت، عملاً ارزش موردنظرمان را کسب نخواهیم کرد. چهبسا بعد از گذشت زمان بسیار و با مشقتهای فراوان به اهداف مهمی دستیابیم ولی چون زمان آن سپری شده است، این موضوع دیگر برای ما موفقیتی محسوب نشود و متحمل ضرر و زیان شویم.
بسیاری از مردم در جوانی برای به دست آوردن پول و ثروت تلاش میکنند ولی زمانی به پول و ثروت میرسند که دیگر دیر شده است و لذت موردانتظار را از آن نمیتوانند ببرند.
پست مرتبط: انتخاب هدف مهم است یا انتخاب مسیر رسیدن به هدف؟
هزینه
پارامتر مهم بعدی در مسیر حرکت به سمت هدف که لازم است موردتوجه قرار گیرد، هزینههای مالی و غیرمالی انجامگرفته برای رسیدن به هدف است. یعنی لازم است که ما برای خودمان مشخص کنیم که چه هزینههایی را حاضریم برای رسیدن به هدف پرداخت کنیم.
به این صورت که حداقل و حداکثر هزینه قابل پرداخت توسط ما بایستی مشخص شود و بر آن اساس برنامهریزی کرده و به مسیر ادامه دهیم.
پست مرتبط: علنی کردن اهداف شخصی یا مخفی کردن آنها؟
کیفیت
متغیر مهم دیگر در رسیدن به اهداف، کیفیت است. رسیدن به هدف زمانی معنا پیدا میکند که کیفیت و نحوه دستیابی ما به آن راضیکننده بوده و همان چیزی باشد که انتظارش را داشتیم و برای آن برنامهریزی کرده بودیم. وگرنه تلاش برای رسیدن به هدف بدون در نظر گرفتن کیفیت دستیابی به آن تقریباً بیفایده خواهد بود.
برای مثال فردی هدف خود را مطالعه یک کتاب در هفته قرار میدهد و حاضر است هرروز دو ساعت برای این کار وقت بگذارد. مشخصاً در این مورد، زمان رسیدن به هدف یک هفته در نظر گرفته میشود و هزینه آن کم کردن دو ساعت از زمان تماشای تلویزیون و تفریحات دیگر و انجام مطالعه به جای آنهاست. ولی اگر کیفیت این هدف مشخص نشده و موردسنجش قرار نگیرد و یادگیری و درک مطلبی که مدنظر است اتفاق نیفتد، بسیاری از زحمات، هزینهها و زمانهای صرف شده برای انجام این کار عملا به هدر رفته است.
پست مرتبط: اولین شرط دستیابی به اهداف
جمعبندی
در این یادداشت سعی شد که سه متغیر مهم که بایستی در مسیر حرکت به سمت هر هدفی مدنظر قرار گیرند، بررسی و نقش و جایگاه هرکدام مشخص شود.
در صورت غفلت از هرکدام از این سه متغیر در هنگام تلاش برای دستیابی به هدف، زحمات، تلاشها، هزینهها و زمانهای خودمان را به هدر خواهیم داد و عملا به آنچه انتظارش را داشتیم نخواهیم رسید.
تخمین درست این موارد در ابتدای راه، چالشی است که میتوان با مشورت گرفتن از افرادی که قبلاً مسیری مشابه را با موفقیت پیمودهاند تا حد خوبی تخمین زد. البته در میانه راه نیز میتوان برنامهریزی مجدد انجام داده و هرچه بهتر و باانگیزهتر به تلاش ادامه داد.
پست مرتبط: خطر مطالعه و یادگیری زیاد را جدی بگیرید! + سخنرانی تد در مورد مسیر موفقیت
نگاه بلندمدت
کوتاهمدتگرایی بین بسیاری از افراد مشترک است. به این صورت که ما در اقدامات و تصمیمگیریهای روزانه بر اساس نگاه کوتاهمدت عمل میکنیم. در ادامه میتوانید ویدئوی یک سخنرانی را ببینید که در آن آری والاک سه روش برای داشتن نگاه بلندمدت و تصمیمگیری بر اساس آن ارائه میکند.
عالی و جالب بود ممنونم