علنی کردن اهداف شخصی یا مخفی کردن آن‌ها؟

مخفی کردن اهداف شخصی

یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در زندگی، تعیین اهداف مشخص در زمینه‌های مختلف و تلاش در جهت دستیابی به آن‌هاست.

اگر هدف در زندگی نباشد، شکست یا پیروزی معنایی نخواهد داشت.

به همین خاطر هست که بسیاری از افراد برای خود هدفی تعیین نمی‌کنند.

چون آن‌ها نمی‌خواهند با هیچ شکستی در زندگی مواجه شوند.

«جو پولیزی»

موضوعی که در مورد آن اتفاق‌نظر وجود دارد، مکتوب کردن اهداف و مرور لیست اهداف در دوره‌های زمانی مشخص است. این کار علاوه بر اینکه باعث می‌شود با توجه به مسیر، لیست اهدافمان را به‌روز کرده و آن‌ها را پیگیری کنیم، انگیزه ما را نیز برای کار و تلاش، چندین برابر می‌کند.

در میان گذاشتن اهداف با دوستان و اطرافیان

توصیه‌ای که در خصوص هدف‌گذاری در بعضی کتاب‌ها و مقالات صورت گرفته، اعلام عمومی اهداف نزد دوستان و اطرافیان است. نویسندگان این کتاب‌ها و مقالات دلایل مختلفی برای این کار برشمرده‌اند که ازجمله آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • مسئولیت‌پذیری ما برای دستیابی به اهداف افزایش می‌یابد.
  • احتمال اینکه دوستان و اطرافیانمان برای رسیدن به آن اهداف کمکمان کنند، بیشتر می‌شود.
  • پیگیری دیگران باعث یادآوری مداوم این موضوع و تلاش بیشتر ما می‌شود.
  • این احتمال وجود دارد که اهداف مشترک با دوستانمان پیدا کنیم و این موضوع باعث شود در کنار هم مسیر مشخصی را طی کرده و درنتیجه شانس دستیابی به هدف افزایش یابد.
  • اگر در مسیر رسیدن به اهداف دچار سختی و مشکل شویم، به‌راحتی می‌توانیم با دوستانمان در میان گذاشته و از آن‌ها کمک بخواهیم.

مخفی کردن اهداف از دوستان و اطرافیان

در مقابل، مقالات و کتاب‌هایی هم وجود دارند که توصیه به مخفی نگه‌داشتن اهداف کرده‌اند و نویسندگان آن‌ها معتقدند که علنی کردن اهداف در زندگی باعث می‌شود در دستیابی به آن‌ها با مشکل مواجه شویم. ازجمله دلایل مهم این گروه نیز در ادامه می‌آید:

  • بازگو کردن اهداف نزد دیگران باعث می‌شود ما تا حد زیادی هیجان و خوشحالی ناشی از دستیابی به اهداف را با انجام این کار تجربه کنیم و انگیزه و تلاشمان برای دستیابی به آن اهداف در عمل به میزان زیادی کاهش یابد.
  • بهتر است به‌جای دریافت تشویق از دیگران، خوشحالی و روحیه گرفتن ما بیشتر از بابت پیشرفت کارها و نزدیک شدن به اهداف باشد. در این صورت افزایش انگیزه هم بیشتر خواهد بود.
  • دریافت بازخورد منفی از دیگران و یا مورد تمسخر قرار گرفتن، انگیزه ما را برای رسیدن به آن اهداف، به میزان زیادی کاهش می‌دهد و حتی احتمال رها کردن اهداف را افزایش می‌دهد.
  • احتمال اینکه با گفتن اهداف به دوستان به‌جای افزایش مسئولیت‌پذیری، استرس و تنش درونی‌مان زیاد شده و این کار مانعی در جهت دستیابی به اهدافمان شود، وجود دارد.
  • این احتمال وجود دارد که در صورت داشتن اهداف مشترک با دوستان، وارد رقابت با آن‌ها شویم و حس رقابت و استرس ناشی از آن باعث به وجود آمدن اثرات منفی برای ما در ادامه مسیر شود.
  • اعلام اهداف به‌صورت عمومی باعث خواهد شد مردم مارا مورد قضاوت قرار داده و باعث رنجش خاطر ما شوند.
  • افراد حسود و بدخواه، در مسیر دستیابی به اهداف برایمان مانع ایجاد خواهند کرد و بخش زیادی از انرژی ما باید صرف مقابله با مانع‌تراشی‌های آن‌ها شود.
  • اطرافیان منفی‌باف و بی‌اراده همواره مارا دلسرد خواهند کرد و تلاش خواهند کرد تا ما را از ادامه مسیر بازدارند.

نتیجه‌گیری

با توجه به موارد گفته‌شده، روحیات و اخلاق دوستان و اطرافیانمان می‌تواند در خصوص تصمیم‌گیری برای مخفی کردن اهداف شخصی یا علنی کردن آن‌ها بسیار تأثیرگذار باشد.

روشی که من در پیش گرفته‌ام این است که متناسب با اهداف و همچنین روحیات و اخلاقیات دوستان و اطرافیانم، در خصوص مخفی کردن اهداف شخصی یا علنی کردن آن‌ها، تصمیم می‌گیرم. معمولاً سعی می‌کنم اهدافم را تنها با افراد محدودی که توان و اراده کمک کردن در آن‌ها وجود دارد، مطرح کنم. تاکنون هم نتیجه خوب و رضایت‌بخشی از در پیش گرفتن این رویه گرفته‌ام.

 یک سخنرانی در TED در مورد همین موضوع انجام گرفته است که فیلم سه‌دقیقه‌ای آن را با زیرنویس فارسی در ادامه می‌توانید ببینید.

 

مطالب پیشنهادی برای مطالعه:

اولین شرط دستیابی به اهداف

بهترین روش دستیابی به موفقیت

عزت نفس و تأثیرات آن در زندگی افراد

 

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *