هر کسی در زندگی شکستها و اتفاقات ناگوار مختلفی را تجربه کرده است. لحظاتی دشوار که انسان پیوسته در حال جستجوی علل و عوامل و همچنین تفسیر و توصیف رویدادهای گذشته برای خودش است.
اینکه چرا این اتفاق افتاد و چه کسی در این میان کوتاهی کرده و چه عواملی باعث شکل گرفتن چنین رویداد ناخوشایندی شدهاند.
افرادی که در کسب و کارشان شکست میخورند یا در رابطه عاطفی خود با دیگران به بنبست میرسند یا در محل کار خودشان به مشکل برمیخورند یا از رسیدن به هدف جذابی که داشتهاند بازمیمانند و یا هر اتفاق بد دیگری که امکان دارد برای هر کسی اتفاق بیفتد، معمولا چنین فرایند ذهنیای را طی میکنند.
چه توضیح و تفسیرهایی میتوان برای این اتفاقات ارائه کرد؟ نقطه اشتراک و تفاوت میان نگاههای مختلف چیست؟
شما در مواقع مشابه چه احساسی دارید و چگونه این اتفاقات و رویدادها را برای خودتان توجیه میکنید؟
هر کسی بسته به آنچه روی داده و با توجه به نوع نگاهی که به خودش و دنیای اطرافش دارد، تفسیری خاص ارائه میدهد ولی بدترین نوع تفسیر که باعث خواهد شد ما از نظر روحی ضربهای سخت و سنگین بخوریم، تفسیری است که علل و عوامل اتفاقات ناخوشایند را کاملاً شخصی، دائمی و فراگیر تلقی کند.
شخصی به این معنا که تمام علل و عوامل به وجود آورنده شکست و ناکامی را در خود جستجو کند و مقصر اصلی حادثه را خودش بداند. از طرفی این علل و عوامل را به شکلی دائمی و فراگیر در زندگیاش تفسیر کند. دائمی به معنای ادامهدار بودن در طول زمان و فراگیر به معنای تحت تأثیر قرار دادن بخش وسیعی از زندگی توسط آن عامل و مشکلی که شناسایی شده.
همچون فردی که در کسب و کاری شکست خورده و علت آن را ناتوانی خود در تمامی جنبههای زندگی میداند به طوری که این ناتوانی همواره با او خواهد ماند و راهی برای غلبه بر آن وجود ندارد.
یا همچون کسی که در رابطه عاطفی به او خیانت شده و تمامی علل و عوامل را صرفاً به دلیل ایرادهای ظاهری خودش میداند که در تمامی جنبههای زندگیاش تأثیر داشته و هیچ وقت توان غلبه بر آن ضعف را نخواهد داشت.
نوع تفسیر و توجیه این افراد به گونهای است که ایراد اصلی را صرفاً در خود میبینند و از طرفی این ایراد و کوتاهی را غیرقابل رفع و اصلاح و ابدی میدانند و آن را به تمامی جنبههای زندگی خود تعمیم میدهند.
این شکل از نگاه کردن به شکستها و اتفاقات ناگوار زندگی مقصدی جز افسردگی شدید و بیانگیزگی نخواهد داشت و فردی که چنین نگاهی به خودش و دنیای اطرافش دارد، دنیا را همچون زندانی خواهد دید که ناچار از زندگی در آن بدون داشتن کنترل و توانی برای غلبه بر مشکلات و مصائب است.
پینوشت: این مطلب بر اساس موضوعات مطرحشده در کتاب خوشبینی آموخته شده نوشته مارتین سلیگمن نگاشته شده. در نوشتارهای بعدی بیشتر در این مورد خواهم نوشت.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
روشی برای غلبه بر ناامیدی ناشی از حضور در شبکه های اجتماعی
سلام خدمت شما .
محتوا تون خیلی جالب بود ی جور این محتوا همدردی خوبی با مخاطب به خصوص افرادی که این بحران در زندگی داشته اند بود .
این تجربه ناکامی در زمینه قبولی در ارشد داشتم که با داشتن مشاور ها ی ارشد که متاسفانه مسیر اشتباه می گفتن و خارج از توانایی های فرد راهنمایی می کردن نتیجه اش با وجود تلاش زیاد اما قبول نشدم .
اما قبول نشدنم پذیرفتم و مسیرم تغییر دادم و سعی می کنم در کارم عالی بدرخشم
سلام مهرناز عزیز،
چقدر خوب تونستی به اتفاقی که شاید برای خودت یه شکست تلقی میشده غلبه کنی.
امیدوارم تو مسیر جدیدی که در پیش گرفتی موفق باشی و هر روز بیشتر از روز قبل بدرخشی.
ممنونم از اینکه تجربهت رو مطرح کردی.