مغز پستانداران که انسان هم طبیعتاً جزئی از آنان هست، نورونهایی دارند به نام نورونهای آینهای که باعث تسهیل شدن هر چه بیشتر روابط اجتماعی آنان میشود. این نورونها وقتی فعال میشوند که فرد رفتاری از رفتارهای دیگران را مشاهده کند و این رفتار طوری باشد که منجر به پاداشی شود یا اینکه باعث مواجهه فرد با تهدیدی خاص شود.
در واقع وقتی ما به عنوان یک انسان چنین رفتارهایی را به شکلی مکرر از فردی دیگر شاهد باشیم، احساسی مشابه با احساس فرد مقابل در ما به وجود میآید. البته که این احساس خیلی ضعیفتر از زمانی هست که ما خودمان آن حالت را تجربه کنیم اما به هر حال باعث ساخته شدن مسیری مشابه در مغز ما میشود.
نورونهای آینهای باعث میشوند که ما بتوانیم هر چه بهتر با دیگران همدلی کرده و درد آنان را درک کنیم. حتی وقتی زندگی خوب و مرفه و به دور از هر مشکل و دردی داشته باشیم، وقتی درد و رنج کشیدن دیگران را ببینیم، کورتیزول در مغز ما شروع به ترشح میکند و ما هم تجربهای مشابه را احساس میکنیم و چیزی از درون، ما را به اقدام کردن و انجام کاری برای رفع مشکل دیگران فرامیخواند. خودِ این کار باعث برانگیخته شدن احساسی خوب در ما میشود.
نورونهای آینهای در هنگام مشاهده خوشیها و لذتهای دیگران هم چنین عملکردی در مغز دارند و باعث میشوند که ما هم از مشاهده دریافت پاداش توسط آنان تا حدی خوشحال شویم و از این کار لذت ببریم. اما مطمئناً این احساس خوب و لذت به اندازه دریافت پاداش واقعی نخواهد بود.
ناگفته پیداست که این قابلیت عملکردی مغز در گذر زمان و در اثر تکامل به وجود آمده تا ما هر چه بهتر بتوانیم با دیگران همدلی کرده و در صورت لزوم در موقعیتهای سخت به کمک آنان کمک شتافته و یا از آنان کمک دریافت کنیم.
اما به نظر میرسد برخلاف دنیای انسانهای اولیه که با تعداد محدودی از افراد در ارتباط بودند و این قابلیت مغزی یاریکننده آنان برای کمک به همنوعان و همچنین حفظ جان دیگران بود، در دنیای امروزی با فراگیر شدن حضور در شبکههای اجتماعی و همچنین توجه بیشازحد به رسانههای خبری، عملکرد نورونهای آینهای در عین حال که باعث میشود با مشاهده رنج میلیونها انسان در نقاط مختلف دنیا، رنج و احساس ناخوشایند بیش از اندازهای را تحمل کنیم، بلکه مشاهده موفقیتها و احساس خوب دیگران هم به نوعی کار اعتیادآور برایمان تبدیل شود. به طوری که گاهی همین دیدن موفقیتها و خوشیهای دیگران، باعث ارضای حس نیاز به موفقیت و دست به کار شدن و اقدام کردنمان شود.
از این رو به نظر میرسد ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند مدیریت تحریک نورونهای آینهای خودمان بر اثر مشاهده زندگی روزمره افراد دردمند و همچنین موفق هستیم تا بتوانیم عملکرد عقلانیتر و منطقیتری در زندگی شخصیمان داشته باشیم.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
درد اجتماعی و رفتارهای انسانی حاصل از آن