ابهام همواره تداعیگر فضایی نهچندان واضح و شفاف و البته ناخوشایند است. فضایی که ایجادکننده سؤالات بسیاری برای ذهن باشد بهطوریکه فرد در تلاش جهت رهایی از این طیف میان دانایی و نادانی حاضر به هر تلاش و تکاپویی باشد. اما سؤالی که وجود دارد این است که آیا ابهام همیشه ناپسند، غیرمعمول و نکوهیده است؟
وقتی ابهام بهعنوان ابزاری برای آزادی عمل بیشتر در تفسیر یک قانون، ادعا یا استدلالی به کار گرفته شود، در این صورت وجودش برای رسیدن به هدف موردنظر، مطلوب خواهد بود. اما برای فردی که قصد ارزیابی یا تصمیمگیری در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش استدلالی را دارد، ابهام همچون دامی خواهد بود که گریز از آن ضروریست.
از سویی ذهن عجول و فراری از ابهام آدمی، سختی وجود ابهام را که برایش ناخوشایند است، چندان تاب نمیآورد و برای فرار از آن منکر وجود معانی متعدد برای واژه یا عبارتی میشود. در نتیجه بی هیچ تعللی نزدیکترین معنا و مفهوم به برداشت دلخواه خویش را به آن واژه یا عبارت اختصاص میدهد و با این ترفند به سریعترین شکل ممکن از آن عبور میکند.
ازاینرو داشتن تفکری فعال و آگاهانه در هنگام ارزیابی یک استدلال جزو ضروریات تفکر نقادانه محسوب میشود. هر چه واژه یا عبارتی انتزاعیتر باشد، احتمال وجود تفسیرهای متفاوت از آن نیز بیشتر خواهد بود.
تا وقتی همه ما نسبت به ابهام در استدلال حساس نباشیم، نخواهیم توانست چندان توفیقی در ارزیابی نقادانه استدلال کسب کنیم. بزرگترین مانع در مسیر تشخیص ابهام، تلاش برای ذهنخوانی از فرد استدلالکننده و همچنین واضح و بدیهی فرض کردن معنای واژههای چندپهلوی موجود در استدلال است.
درحالیکه بهمحض تشخیص وجود دو یا چند معنای متفاوت برای یک واژه یا عبارت که تأثیر مهمی بر درستی و استحکام استدلال دارد، باید به دنبال یافتن راهحلی برای رفع ابهام باشیم.
البته درصورتیکه رفع ابهام از یک استدلال به شکل آگاهانه و بر اساس سابقه استدلالکننده یا شیوههای متداول کاربرد یک عبارت در یک مبحث خاص و یا با توجه به واژهها، عبارتها و جملات قبل و بعد از بخش مبهم صورت گیرد، تا حد زیادی میتواند قابل اتکا باشد.
از جمله فضاهایی که ابهام و به کار بردن واژهها و عبارات پر از ابهام در آن کاربرد فراوان دارد و ما بیشترین مواجهه روزانه را با آن داریم، فضای تبلیغاتی است. بهطوریکه طراحان تبلیغ از نقطهضعف ذهن ما در عدم تمایل به یافتن و توجه آگاهانه به ابهام در استدلال، بیشترین بهره را میبرند تا استدلالی نهچندان معتبر و متقاعدکننده را مبنی بر مناسب بودن کالا یا خدمتی به ظریفترین شکل ممکن به ما بقبولانند.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
فراسؤال چه تفاوتی با سؤال دارد؟