مطلوب‌ترین نوع مقایسه خود

توصیه‌ای که این روزها زیاد در سایت‌ها و صفحات با موضوعات مرتبط با توسعه فردی انجام می‌شود، عدم مقایسه خود با دیگران هست. اما ذهن آدمی دربند مقایسه هست و بی آن متقاعد کردن مغز برای تلاش و کوشش کاری بس عبث و بیهوده خواهد بود. چون مغز هیچ مقدار و کیفیت مطلقی سراغ ندارد و هر چیزی برای آن نسبی هست و نسبی بودن هم یعنی مقایسه.

از طرفی تلاش و کوشش زمانی معنا پیدا خواهد کرد که شکاف و فاصله‌ای وجود داشته باشد و هر چه کوچک‌تر و تنگ‌تر کردن آن فاصله و شکاف، مطلوب مغز ایده‌آل‌گرای انسانی باشد. بنابراین مقایسه و درآوردن نسبت مقادیر و کیفیت‌ها، جزئی از کارهای پرتکرار مغز هست و اگر وجود نداشته باشد، تکلیف ما با کاری که باید انجام دهیم و سمتی که باید حرکت کنیم، مشخص نخواهد بود.

اما تلاش برای کاستن از کدام فاصله‌ها برای ما مطلوب‌تر و بهتر خواهد بود؟ چه گزینه‌هایی برای مقایسه پیش روی ما وجود دارد؟

مقایسه خود با اطرافیان

مقایسه‌ای که شاید متداول‌ترین و البته آسیب‌زننده‌ترین نوع مقایسه باشد. کاری که انگار ناخودآگاه در حال انجامش هستیم مگر اینکه حواسمان باشد و تصمیم دیگری بگیریم. چون آن کسانی که ما آنها را مبنا قرار داده‌ایم و در حال مقایسه سطح خودمان با آنان هستیم، شاید مطلوب ما نباشند و کم کردن شکاف میان دو سطح در نهایت چندان خوشایندمان نباشد.

مقایسه خود با گذشته خودمان

شاید این نوع مقایسه برای اکثر افراد، خوشایندترین نوع مقایسه باشد. چون ما اگر کمترین تلاش را هم انجام دهیم، در زندگی شخصی حتی اگر شده به جبر محیط بهتر از قبل خودمان خواهیم بود.

مقایسه خود با بهترین کسی که می‌توانستیم باشیم

این مقایسه هم ترغیب‌کننده ما به سمت تلاش و کوشش هر چه بیشتر خواهد بود و هم شاید به خاطر انتظارات بالا و نه چندان واقع‌بینانه، کمی مأیوس‌کننده و به‌وجودآورنده حدی از حسرت و پشیمانی. اما شاید بتوان با خودشناسی هر چه بیشتر و بهتر، آن را به مقایسه‌ای ترغیب‌کننده و هدایت‌گر به سمت بدل شدن به فردی موفق تبدیل کرد.

مقایسه خود با فردی که باید الان می‌بودیم

بی‌شک بسیاری از افراد برنامه‌ها و چشم‌اندازهایی برای خود داشته‌اند و دارند. اما وقتی تلاش‌ها و پشتکارها کافی نباشند یا برنامه‌ریزی‌ها درست نباشند یا اتفاقاتی پیش‌بینی نشده رخ دهند، در این صورت آن چشم‌انداز تحقق نخواهد یافت و فرد در صدد مقایسه خود با آن فردی که قرار بود به آن تبدیل شود، برآید. چنین مقایسه‌ای می‌تواند با خود حسرت بسیار به همراه داشته باشد. اما از طرفی هم می‌تواند درس‌های بسیار با خود به همراه داشته و ترغیب‌کننده هر چه بیشتر ما برای تلاش و کوشش بیشتر باشد.

 

البته که مقایسه‌های بسیار دیگری هم می‌توان در ذهن داشت و انجام داد اما آنچه اهمیت دارد، این است که حواسمان به این مقایسه‌های ذهنی و آثار و تبعاتی که می‌توانند به همراه داشته باشند، باشد و بتوانیم با یافتن واقع‌بینانه‌ترین و بهینه‌ترین مقایسه ممکن، خودمان را هر چه بیشتر به سمت نسخه بهتر خودمان سوق دهیم.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

تله ای که بسیاری از افراد گرفتارش هستند

چرا باید موفقیتهای کوچک را جشن گرفت؟

دستیابی به شادی و رضایت از طریق تجربه غرقگی

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *