تله ای که بسیاری از افراد گرفتارش هستند

«چه خانم پرتلاشی»، «عجب دختر بااستعدادی»، «چه پسر باهوشی»، «چقدر سختکوش هستی»، اگر شما هم با شنیدن چنین عباراتی خوشحال می‌شوید و فکر می‌کنید بالاخره به آن هدف موردعلاقه و مهمتان در زندگی رسیده‌اید، به احتمال قریب به یقین گرفتار آن تله ای هستید که خیلی از افراد گرفتارش هستند و این تله چیزی نیست جز تله یک عمر تلاش برای برآوردن انتظارات دیگران.

سه مؤلفه هستند که ما ناخودآگاه و پیوسته آنها را در ذهن خودمان داریم. اولی انتظاراتی هست که دیگران از ما دارند، دومی انتظاراتی هست که ما خودمان از خودمان داریم و سومی هم دستاوردها و جایگاه واقعی خودمان در زندگی هست. البته که به جز مؤلفه اول، کنترل دو مؤلفه بعدی دست خودمان هست. از طرفی آن مؤلفه اول امکان دارد بنا به هر دلیلی و برخلاف بسیاری از انتظارات و خواسته‌های ما تغییر کند و یا حتی برعکس آن چیزی شود که قبلاً بوده.

با وجود تمام این شرایط، بسیاری از افراد همچنان دربند و گرفتار آن مؤلفه اول هستند و تمامی تلاش خودشان را به کار می‌گیرند تا دو مؤلفه بعدی را همراستا و هم‌جهت با آن مؤلفه اول قرار دهند. هدفی که شاید هیچ وقت نتوان به شکلی کامل به آن جامه عمل پوشاند و ناچار باید رنج و نارضایتی حاصل از آن را تحمل کرد.

اما کسانی که پیوسته در جهت نزدیکی مؤلفه دوم و سوم تلاش می‌کنند و تلاش می‌کنند که سومی را در جهت دومی هدایت کنند، پیوسته از کار و تلاششان حس رضایت خواهند داشت و زندگی لذتبخش‌تری را تجربه خواهند کرد.

پس آمادگی این را داشته باشید که عملکردتان در زمینه‌هایی خاص، کمتر از آنچه دیگران از شما انتظار دارند و در زمینه‌هایی دیگر بیشتر از آنچه خودتان از خودتان انتظار دارید، باشد.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

چرا باید موفقیتهای کوچک را جشن گرفت؟

دستیابی به شادی و رضایت از طریق تجربه غرقگی

روشی برای سازماندهی هر چه بهتر کارها و پروژه ها

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *