بر اساس آنچه ارسطو عنوان کرده، انسان بیش از هر چیزی به دنبال دستیابی به شادی هست. حتی وقتی در تلاش برای به دست آوردن دارایی، ثروت، زیبایی و قدرت هستی هم در نهایت میخواهد به شادی دست یابد و آنها را ابزاری برای رسیدن به شادی قرار دهد. میهای چیکسنتمیهای، روانشناس آمریکایی در دهه شصت میلادی به این نتیجه رسید که بهترین راه دستیابی به شادی و رضایت از طریق تجربه غرقگی هست.
او بعد از انجام تحقیقات و مطالعات متعدد، اعلام کرد افراد اگر فعالیتی انجام دهند که دارای این پنج شرط باشد، در این صورت بیشترین میزان شادی و رضایت را تجربه خواهند کرد.
۱. داشتن تمرکز شدید بر آن فعالیت
۲. انتخاب فعالیت به اختیار و اراده فردی
۳. بیش از حد چالشبرانگیز و بیش از حد ساده نبودن آن فعالیت با توجه به مهارت و توانمندیهای شخصی
۴. داشتن هدفی روشن از انجام آن فعالیت
۵. دریافت بازخورد فوری بعد از انجام آن فعالیت
هر فعالیتی با این مشخصهها، میتواند همان تجربه غرقگی باشد که بیشترین حس رضایت و شادمانی را فراهم میآورد و گذر زمان در حین انجام آنها احساس نمیشود.
ناگفته نماند که تقریباً تمام ورزشکاران، هنرمندان، پزشکان و مهندسانی که در کار خودشان حرفهای، موفق و مشهور هستند، همگی به این موضوع اذعان کردهاند که در هنگام انجام فعالیت تخصصیشان، چنین احساسی را تجربه میکنند و این لحظات جزو لحظات بسیار خوشایند و دوستداشتنی زندگی روزانهشان هست.
از این رو به نظر میرسد بهترین راهکار برای داشتن یک زندگی شاد و رضایتبخش، یافتن فعالیتهایی باشد که ما را به حالت غرقگی میرسانند و اختصاص بخشی از فعالیتهای روزانه به این جنس فعالیتها باشد.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
۴ اصل در مورد ساخت عادت های خوب و ترک عادت های بد