بی‌شک یکی از مهم‌ترین و ابتدایی‌ترین لازمه‌های گرفتن تصمیمات منطقی و بهینه، یافتن واقعیت و مشاهده حقیقت هست. اما مشکلی که در این مسیر وجود دارد این است که ذهن عاطفی ما تمایلات و خواسته‌های خودش را در مسیر رسیدن به حقیقت قرار می‌دهد و از این طریق تأثیر منفی بر تصمیماتمان می‌گذارد. بسیاری از اوقات این تصورات و تفکرات از پیش تعیین‌شده هستند که خود را در لباس واقعیات می‌نمایانند.
سبک زندگی من خیلی بهتر از سایر همکارانم هست؛ اخلاقم هیچ ایرادی ندارد؛ ایده‌ای که به ذهنم رسیده، هیچ مشکلی ندارد؛ سبک مدیریتی من کم نقص‌ترین سبک مدیریتی در میان سایر مدیران هست؛ در ارتباط با دیگران، عملکرد خیلی خوبی دارم؛ رانندگی من مشکلی ندارد؛ اینها هر کدام عقایدی هستند که ما صرفاً با تکیه بر ترجیحات، احساسات و تفکرات خود بنا کرده‌ایم و شاید کمترین ارتباط را با حقیقت داشته باشند.
ناوال راویکانت معتقد است:
سخت‌ترین کار در گرفتن تصمیم، مشاهده حقیقت است. برای دیدن حقیقت باید غرور را کنار گذاشت، زیرا غرور دوست ندارد با حقیقت روبرو شود. هر چه غرور کمتر شود، واکنش کمتری وجود خواهد داشت و وابستگی عاطفی و احساسی کمتری نسبت به نتیجه‌ای که گرفته می‌شود، وجود خواهد داشت و مشاهده حقیقت هم به این ترتیب آسان‌تر خواهد شد.
در واقع مشاهده حقیقت در چنین موقعیت‌هایی همراه با درد است، لحظاتی که مجبور هستیم واقعیت را به همان شکلی که وجود دارد ببینیم و بپذیریم. بعد از این گام سخت، می‌توانیم شاهد تغییر و پیشرفت معناداری در زندگی و کسب و کار خودمان باشیم. در واقع در صورتی می‌توان پیشرفت کرد که بتوان با حقیقت روبرو شد.
دلیل اصلی اینکه ما در گرفتن تصمیمات مهم و سرنوشت‌ساز برای دوستان و نزدیکانمان خیلی بهتر از خودمان عمل می‌کنیم هم تا حد زیادی به این موضوع برمی‌گردد. اینکه ما حقیقت را در خصوص آنان خیلی واضح‌تر و آسان‌تر از حقیقت در خصوص خودمان می‌بینیم و می‌پذیریم و در تصمیمات دخیل می‌کنیم.
پیشنهاد می‌کنم بعد ازاین یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
چه کتابهایی برای حل مشکلات ما مناسب تر هستند؟
معرفی کتاب | راهنمای خوشبختی و ثروتمندی به روایت ناوال راویکانت