مدل ذهنی آنتروپی | عامل اصلی بی‌نظمی و پیچیدگی در زندگی ما

تا این صفحه بالا بیاید و بخواهید شروع به مطالعه یادداشت کنید، قهوه‌ای که ریخته بودید سردتر شد، روی میزی که تازه تمیزش کرده بودید، کمی گردوغبار نشست، هوای بیرون کمی آلوده‌تر شد، ساختمانی که درون آن نشسته‌اید فرسوده‌تر شد، حافظه گوشی تلفن همراهتان بیشتر اشغال شد و از طرفی شارژ باتری‌اش هم خالی‌تر شد. همه این اتفاقات به این معنا هست که در این فرصت کوتاه بی‌نظمی دنیای اطراف ما افزایش یافت.

بر اساس اصل دوم ترمودینامیک

تمام فرایندها در طبیعت در جهتی پیش می‌روند که بی‌نظمی کلی به مرور افزایش یابد.

شما ده تاس را هم‌زمان روی میزی بریزید. تقریباً غیرممکن است طوری بیفتند که همگی هم‌زمان یک عدد مشخص را نشان دهند. چون حالت‌هایی که اعداد هر ده تاس یکی باشد، تنها شش حالت است. اما تعداد حالت‌هایی که اعداد همه تاس‌ها مثل هم نباشند، بیش از شصت میلیون حالت است. به همین دلیل باید وقت و انرژی صرف کنید تا هر ده تاس را خودتان بر روی عدد دلخواهتان بچینید. بعد از آن هم باید همواره حواستان باشد تا کسی به تاس‌ها دست نزند و آنها را جابه‌جا نکند یا به‌خاطر تکان خوردن میز تاس‌ها به هم نریزند، وگرنه بلافاصله نظم موردنظر شما به هم خواهد خورد.

دقیقاً به همین خاطر است که همواره بی‌نظمی در فرایندهای اطراف ما در حال افزایش هست. چون حالت‌های تعادلی که از نظر ما بی‌نظمی در آنها وجود دارد، خیلی بیشتر از حالت‌های منظم هستند و برای حفظ نظم در هر فرایندی ناگزیر بایستی همواره حواسمان باشد و وقت و انرژی صرف کنیم تا نظم حفظ شود.

آنتروپی در واقع یک متغیر برای اندازه‌گیری بی‌نظمی موجود در جهان اطرافمان هست. آنتروپی یک مدل ذهنی مهم است چون در تمامی جنبه‌های زندگی ما نقش دارد. پس نادیده گرفتن آن غیرممکن است و اگر بخواهیم آن را نادیده بگیریم، در نهایت به فروپاشی و سقوط دچار خواهیم شد. از طرفی فهم و درک درست آنتروپی به یک بهبود بزرگ در نوع نگاه ما به زندگی و دنیای اطرافمان منجر خواهد شد.

بر اساس اصل آنتروپی ما نمی‌توانیم هر چیزی را که خواستیم به حال خود رها کنیم و انتظار داشته باشیم، بدون تغییر و آشفتگی به همان حالت اولیه باقی بماند.

مطابق مدل ذهنی آنتروپی، ما برای حفظ نظم نیازمند صرف وقت و انرژی هستیم وگرنه در چشم به هم زدنی، بی‌نظمی خود را به تمامی جنبه‌های زندگی‌مان تحمیل خواهد کرد.

اما اگر بخواهیم سالم بمانیم، روابطمان را حفظ کنیم، همچنان در همین شغلی که داریم باقی بمانیم، مهارت و دانش حال حاضر خودمان را حفظ کنیم و همین زندگی را دقیقاً همین طوری که هست، داشته باشیم، نیازمند تلاش و هوشیاری بی‌پایان هستیم.

بی‌نظمی، غیرعادی و اشتباه نیست، بلکه حالت پیش‌فرض دنیایی است که در آن زندگی می‌کنیم. ما اگر به دنبال برقراری و حفظ نظم هستیم، ناگزیر باید انرژی و زمان صرف کنیم وگرنه بی‌نهایت حالت بی‌نظمی که وجود دارد، آن یک حالت نظم مدنظر ما را درون خود خواهد بلعید و ما را دچار شکست و فروپاشی خواهد کرد.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

سندروم ایمپاستر یا سندروم متقلب

سطح دانش خودتان را چطور ارزیابی می‌کنید؟ | اثر دانینگ – کروگر

بازی اولتیماتوم یا بازی آخرین پیشنهاد

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *