سطح دانش خودتان را چطور ارزیابی می‌کنید؟ | اثر دانینگ – کروگر

اولین باری که کتابی در مورد یک موضوع تخصصی می‌خوانید یا اطلاعاتی اولیه در مورد یک مهارت کسب می‌کنید، سطح دانش و مهارت خودتان را چطور ارزیابی می‌کنید؟ اگر شما هم تجربه این را داشته‌اید که بعد از مطالعه یک کتاب یا گذراندن اولین جلسات یک دوره آموزشی یک ارزیابی غیرواقعی و مبالغه‌آمیز از دانش و توانمندی‌هایتان داشته باشید، گرفتار اثر دانینگ – کروگر شده‌اید.

دیوید دانینگ و جاستین کروگر بعد از انجام مطالعات و تحقیقات مختلف متوجه شدند که افراد غیرحرفه‌ای و مبتدی معمولاً به یک ناتوانی شناختی در ارزیابی میزان مهارت و دانش خودشان مبتلا هستند؛ به‌طوری‌که سطح دانش تخصصی خودشان را در ابتدای یادگیری بالاتر از حد واقعی تخمین می‌زنند؛ اما بعد از مدتی که همان افراد مطالعات بیشتری انجام دادند و جلسات و دوره‌های آموزشی متعدد را گذراندند، تخمینشان از سطح دانش و مهارت شخصی، روندی نزولی به خود می‌گیرد و به میزان واقعی خود نزدیک‌تر می‌شود.

این همان خطایی هست که ما زمانی مرتکب می‌شویم که وقتی می‌بینیم یک متخصص در زمینه‌ای خاص، دوره‌ای آموزشی در حوزه تخصصی خود برگزار می‌کند و بلافاصله او را متهم به این می‌کنیم که صرفاً با خواندن یک کتاب شروع به برگزاری دوره‌های آموزشی کرده است؛ درحالی‌که شاید مشکل از آنجا ناشی می‌شود که دانش ما از آن تخصص و همچنین سطح دانش و مهارت خودمان، غیرواقعی و همراه با خطاست.

البته امکان دارد حالت برعکس این خطا هم رخ دهد. همان‌طوری که اعتمادبه‌نفس ما در ابتدای مسیر یادگیری به سطحی خیلی بیشتر از حد توانمندی واقعی‌مان می‌رسد، به‌مرور و با یادگیری بیشتر و عمیق شدن در یک حوزه تخصصی، اعتماد به نفسمان افت شدیدی می‌کند، به‌طوری‌که وقتی به یکی از افراد متخصص با دانشی عمیق در آن حوزه تبدیل شده‌ایم، احساس می‌کنیم چیز چندان زیادی بلد نیستیم و آنچه می‌دانیم، دیگران هم به‌اندازه ما می‌دانند و تخصص دارند و این بار دچار مشکل خودکم‌بینی در حوزه تخصصی خودمان می‌شویم.

ریشه این خطا را این‌طور می‌توان مطرح کرد که ما در ابتدای راه، آگاهی چندانی از مباحث و جنبه‌های مختلف یک زمینه تخصصی نداریم و نمی‌دانیم که آن تخصص شامل چه موضوعات گسترده و پیچیده‌ای می‌شود و برای همین هم با اولین تلاشی که برای یادگیری می‌کنیم، این احساس به ما دست می‌دهد که میزان زیادی از آن تخصص را یاد گرفته‌ایم و بخش بزرگی از دانش را به دست آورده‌ایم و برای همین دچار اعتمادبه‌نفس بیش از حد می‌شویم؛ اما هرچه جلوتر می‌رویم نگاه ما به موضوع عمیق‌تر و افق دیدمان گسترده‌تر می‌شود و این بار بیش از حد بر پیچیدگی‌ها و گستردگی آن زمینه تخصصی تمرکز می‌کنیم و این باعث می‌شود که سطح دانش و مهارت خودمان را خیلی پایین‌تر از حد واقعی تخمین بزنیم و اعتمادبه‌نفس چندانی نداشته باشیم.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

عدالت توزیعی یا عدالت رویه‌ای؟

بازی اولتیماتوم یا بازی آخرین پیشنهاد

مدل تأثیرگذاری صلاحیت

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *