ششمین مدل تأثیرگذاری که رابرت سیالدینی در کتاب Influence به آن پرداخته، مدل تأثیرگذاری صلاحیت است. بر اساس این مدل افراد تمایل زیادی به اطاعت از کسی دارند که از نظر خودشان دارای صلاحیت و جایگاهی بالا هست. بهعبارتدیگر اگر فردی از دید انسانها در زمینهای خاص دارای موقعیتی بالاتر باشد، اکثریت خود را ملزم میدانند که با کمترین مقاومت و بدون هیچ چونوچرایی فرامین او را به اجرا درآورند.
معروفترین آزمایش دراینخصوص که بسیار تکاندهنده هم هست، آزمایشی است که استنلی میلگرام آن را انجام داد. در این آزمایش تمایل افراد به اطاعت از دستورهای یک شخص ناشناس که بهعنوان فردی صاحب صلاحیت معرفی شده بود، مورد سنجش قرار گرفت.
برایناساس از شرکتکنندگان خواسته شد به مسئول برگزاری آزمایش در زمینه یادگیری کمک کنند تا آزمونی برگزار کند. قرار بر این شد که وقتی فرد یادگیرنده (که در واقع همکار مجریان آزمایش بود) در پاسخ به سؤالی دچار اشتباه میشد، شخص همکار در آزمایش به دستور مسئول برگزاری آزمایش که یک روپوش سفید هم پوشیده بود (همان فرد صاحب صلاحیت) با فشردن دکمهای یک شوک الکتریکی به او وارد کند که با افزایش تعداد پاسخهای نادرست ولتاژ آن افزایش مییافت. البته این شوکها غیرواقعی بودند و فرد یادگیرنده که شوکها به او وارد میشدند همکار مجریان آزمایش بود اما هیچکدام از شرکتکنندگان از این موضوع اطلاع نداشتند.
هر بار که شوک الکتریکی به فرد یادگیرنده به دلیل پاسخ نادرست وارد میشد، او فریادی از شدت درد میکشید و التماس میکرد که آزمایش موقف شود. اما چون مسئول آزمایشها (صاحب صلاحیت) به فرد دستور میداد، او هم با هر پاسخ نادرست بی هیچ تردیدی مدام ولتاژ شوک الکتریکی را افزایش میداد.
این آزمایش و آزمایشهای مشابه آن بارها با حضور افراد مختلف و به شکلهای گوناگون انجام گرفتند و این اطاعت بیچونوچرا و عدم توجه به عجز و نالههای فرد آزمایششونده در همه آنها تکرار شد.
نتایج چنین آزمایشهایی، نشانگر این موضوع هستند که مدل تأثیرگذاری صلاحیت، مدلی قدرتمند در تحت تأثیر قرار دادن و جلب اعتماد افراد هست. این مدل توضیح میدهد که چرا تأیید یک سلبریتی در میزان استقبال مردم از یک کالا تأثیرگذار است و اینکه چرا این تأثیرگذاری در طول زمان و با افزایش محبوبیت و معروفیت آن سلبریتی بیشتر هم میشود. اگرچه بسیاری از اوقات سلبریتیهای تبلیغکننده هیچ تخصصی در زمینه موردنظر ندارند.
از جمله مواردی که در میزان اثرپذیری افراد در مدل تأثیرگذاری صلاحیت نقش مهمی دارد، پوشش و لوازم جانبی مورد استفاده توسط فرد صاحب صلاحیت است. برای مثال همانطور که اشاره شد در آزمایش میلگرام روپوش سفید مسئول آزمایش تأثیر زیادی در میزان فرمانبرداری فرد از او داشت.
این تأثیرپذیری حتی وقتی شخص صلاحیتدار، در زمینه موردنظر هیچ تخصصی هم نداشته باشد، همچنان وجود دارد.
افراد صاحب صلاحیت حتی درصورتیکه در زمینه مدنظر متخصص و سرشناس باشند ما ناگزیر از این هستیم که به اصول خود پایبند بمانیم و مباحث را بر اساس درستی و اعتبار مورد سنجش قرار دهیم.
مدل تأثیرگذاری صلاحیت در موقعیتهای مختلفی میتواند کاربرد داشته باشد به طوری که اکثریت مردم از این طریق مورد سوءاستفاده قرار گیرند. از جمله آنها میتوان به اطاعت بیچونوچرای بسیاری از مردم از کسانی که
- عنوان تحلیلگر سیاسی دارند،
- خبرنگار رسانهای خاص هستند،
- از پوشش مذهبی استفاده میکنند،
- دنبالکنندگان زیادی در شبکههای اجتماعی دارند،
- یونیفرم نظامی به تن دارند،
- جایگاهی بالا در دستگاههای دولتی دارند،
اشاره کرد که در همه آنها تلاش میشود افراد را برای اقدامی خاص یا پذیرش عقیده یا دیدگاهی مشخص متقاعد کنند.
برای غلبه بر این مدل تاثیرگذاری بهتر است که هر کسی ارزشها و معیارهای خاص خود را دارا بوده و البته از مهارت تفکر نقادانه هم برخوردار باشد تا در هر موقعیت تصمیمگیری برای اقدامی خاص یا پذیرش عقیدهای مشخص، صرفاً بر اساس آن ارزشها، معیارها و با تکیه بر تفکر نقادانه شخصی، اقدام کند و چندان تحت تاثیر عناوین و مقام افراد نباشد.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید: