رابرت سیالدینی در کتاب Influence از مدلهای تأثیرگذاری مختلفی نام میبرد که از جمله آنها میتوان به مدل تاثیرگذاری کمبود اشاره کرد. بر اساس این مدل انسانها فارغ از ایدئال بودن یک موقعیت یا گزینه، بیشتر به دلیل وجود کمبود، عاشق آن موقعیت یا گزینه میشوند. در واقع ریشه این عشق و علاقه و عجله به دستیابی، به ترس از ازدستدادن مربوط میشود.
بهعبارتدیگر ما انسانها ناخودآگاه به دلیل ترس از ازدسترفتنِ موقعیت علاقهمند به گزینهها و موقعیتهایی میشویم که از نظرمان دچار کمبود هستند و گاه ناچار برای دستیابی به آنها هزینهای بالاتر از ارزش واقعیشان پرداخت میکنیم.
این مدل و تأثیر انکارناپذیر و چشمگیری که بر مخاطب دارد، دلیل محدود بودن زمان خرید و همچنین تعداد کالاها را در حراجها و طرحهای مختلف فروش نشان میدهد. همچون آژانس مسافرتیای که اعلام میکند «فقط سه اتاق خالی با قیمت اعلام شده باقیمانده است» یا خردهفروشی که اعلام میکند «فقط هفت جفت از کفشهای حراج شده باقی مانده است» یا فروشنده دورههای آموزشی که اعلام میکند «فقط از بیست نفر ثبتنام به عمل خواهد آمد»، همگی نمونههایی از تحت تأثیر قرار دادن قوه تعقل و تصمیمگیری افراد بر اساس مدل کمبود است. البته این تکنیک با محدود کردن زمان ثبتنام یا خرید هم اجرا میشود. بر این اساس آنچه در این صورت دچار کمبود است، همان فرصت دادهشده برای اقدام و ترس از دست رفتن این فرصت هست.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
بازی دوراهی زندانی یا Prisoner’s Dilemma