اگر شما هم گاهی گرفتار این احساس میشوید که دوستان و اطرافیانتان در نگاه به موفقیتها و دستاوردهایتان دچار بزرگنمایی شدهاند و بیشتر چیزهایی که آنها بهعنوان نتایج تلاشها و زحمات شما میبینند، چیزی جز نتیجه شانس و بخت و اقبال نبوده، احتمالاً دچار سندروم ایمپاستر هستید.
سندروم ایمپاستر با خود ترس از برافتادن پردهها و فاش شدن واقعیتها و عیان شدن تقلبهایی که فرد مرتکب شده، به همراه دارد. درحالیکه در عمل هیچ تقلبی صورت نگرفته و این صرفاً خود فرد است که فکر میکند، موفقیتهایی نهچندان قابل توجه و بزرگ به دست آورده و استحقاق این همه تعریف و تمجید و رسیدن به جایگاهی بالا را نداشته است.
به نظر میرسد اکثر افراد جامعه حداقل در مقاطعی از زندگی شخصی و شغلی خود گرفتار این سندروم شده باشند.
هر کسی که سندروم ایمپاستر را تجربه میکند، موفقیتهای خود را نادیده میگیرد و آنها را صرفاً نتیجه شانس و بخت و اقبال تلقی کرده و بر شکستها یا ترس از شکستهای خود متمرکز میشود. چنین تمرکزهایی ممکن است به استرس، اضطراب و در نهایت رفتارهای منفی همچون فشار بیش از حد بر خود، کمالگرایی، پرخاشگری و شاید اعتراف به شکست منجر شود.
برای غلبه بر این سندروم و جلوگیری از عوارض و آسیبهای آن میتوان این کارها را انجام داد:
- توجه به این نکته که سندروم ایمپاستر یک سندروم همهگیر است و خیلی از افراد موفقی که ما میشناسیم حداقل در مقاطعی از زندگی خویش گرفتار آن بودهاند.
- توجه به این مسئله که درصورتیکه ما از ناحیه امن خودمان خارج شویم، احتمال شکستهای کوچک وجود دارد و نباید از آنها ترسید بلکه میتوان آنها را بهعنوان فرصتهای جدیدی برای یادگیری دید.
- ارتباط گرفتن با دوستان و افراد موفقی که روزی دچار سندروم ایمپاستر بودهاند و یا در حال حاضر این سندروم را تجربه میکنند و حرفزدن با آنان در مورد این مسئله.
به نظر میرسد آگاهی از این مشکل و تلاش در جهت غلبه بر آن بتواند تأثیر مثبتی بر نگاه ما به موفقیتها و توانمندیهای واقعیمان داشته باشد.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
سطح دانش خودتان را چطور ارزیابی میکنید؟ | اثر دانینگ – کروگر