قواعد خودساخته | ابزاری برای غلبه بر محدودیت‌های شناختی و خطاهای ادراکی

هر کدام از ما روزانه با انبوهی از تصمیمات گوناگون و متنوع مواجه هستیم که اگر بخواهیم به شیوه‌ای اصولی و حساب‌شده دست به ارزیابی تک‌تک گزینه‌های موجود بزنیم و در نهایت بهترین گزینه را انتخاب کنیم، علاوه بر محدودیت زمان و توان ذهنی، با کمبود اطلاعات نیز مواجه خواهیم شد.

از طرفی محدودیت‌های شناختی و خطاهای ادراکی حاکم بر مغز ما، آن را از انجام درست این کار باز خواهد داشت. ازاین‌رو مغز انسان در فرایند تکامل به‌مرور به یک سری قواعد خودساخته (Heuristic) مبتنی بر تجارب و آموخته‌های قبلی روی آورده است. قواعدی که بر اساس تجربیات گذشته و استراتژی‌های ساده‌کننده به‌دست‌آمده و آدمی با اتکا به آنها به شکلی سرانگشتی و در سریع‌ترین زمان ممکن، گزینه مورد قبول خویش را تشخیص داده و انتخاب می‌کند.

رویکرد اتکا به قواعد خودساخته در کنار اینکه به سرعت عمل و همچنین صرفه‌جویی در مصرف منابع منتهی می‌شود، همراه با خطاها و کمبودهای متعددی هم هست. به این معنا که مغز برای انجام هر چه سریع‌تر کارِ تصمیم‌گیری با صرف کمترین انرژی و زمان، ترجیح می‌دهد از جستجو برای یافتن تمامی گزینه‌های موجود، یافتن مناسب‌ترین معیارها، ارزیابی گزینه‌ها بر اساس معیارهای موجود و در نهایت انتخاب بهترین گزینه، چشم‌پوشی کند.

چنین ترجیحی منجر به این نتیجه می‌شود که ارگان مهم و تعیین‌کننده وجود آدمی، گاهی اوقات مرتکب خطاهای بزرگ و تأثیرگذاری شود و در بسیاری از موقعیت‌ها بهترین انتخاب را به نفع گزینه‌ای که به نظر قابل‌قبول یا منطقی می‌رسد، نادیده بگیرد.

در کنار قواعد خودساخته و سرانگشتی، یک سری محدودیت‌های عقلانی و قدرت اراده محدود انسانی و خودمحور بودن باعث می‌شود که تا آن اندازه که از انسان انتظار می‌رود نتواند در برخی موقعیت‌های پیچیده عملکرد و خروجی عقلانی و بهینه مورد انتظار را از خود بروز دهد.

از طرفی شکل مهم‌تر و بزرگ‌تر به‌کارگیری قواعد خودساخته این است که انسان از میزان اتکای خودش به آن قواعد چندان آگاه نیست.

تمامی این موارد نشانگر این موضوع هستند که ما به عنوان انسان برای داشتن نگاهی جامع و واقع‌بینانه نسبت به خودمان و توانمندی‌‌های ذهنی‌مان جهت گرفتن تصمیمات بهینه هر چه بیشتر نیازمند آشنایی و تسلط بر این قواعد خودساخته هستیم.

در آینده تلاش خواهم کرد در مورد خطاهای خودساخته که بسیاری از اوقات در دامشان گرفتار می‌شویم، بیشتر بنویسم.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

توهم حقیقت

خطای بنیادی اسناد و سوگیری تأیید خود

سوگیری پس نگری یا Hindsight Bias

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *