همانطور که قبلاً هم گفته شد، استدلال از یک سری فرضیات و یک نتیجه نهایی تشکیل شده و بررسی این فرضیات و نتایج جزو الزامات پی بردن به اعتبار و درستی یک استدلال هست. اما تمام فرضیات استدلالهایی که در یک متن یا سخنرانی عادی مطرح میشوند، به شکلی واضح و مشخص بیان نمیگردند که ما بهآسانی بتوانیم تکتک آنها را بررسی کرده و به اعتبار و درستی استدلال پی ببریم. به این دسته از فرضیات که در استدلال در نظر گرفته میشوند ولی به عملاً مطرح نمیشوند، فرضیات پنهان در استدلال میگویند. ازجمله هنرها و کارهای اصلی یک متفکر نقاد این است که بتواند پیوسته فرضیات پنهان در هر استدلال را شناسایی کرده و بر اساس آن ارزیابی درست و قابل اتکایی در مورد آن استدلال ارائه دهد.
برای نمونه استدلال زیر را در نظر بگیرید:
از آنجایی که نگاه کردن بیش از حد به صفحه مانیتور باعث آسیب دیدن حس بینایی فرد میشود، پس علی نباید لپتاپ بخرد.
این استدلال بهتنهایی معتبر نیست. چون از فرضیات مطرحشده در آن نمیتوان به نتیجه نهایی رسید. شخصی که این استدلال را مطرح میکند، احتمالاً این فرض را هم در ذهن داشته است که علی اگر لپتاپ بخرد، بیش از حد با آن کار خواهد کرد. در این صورت استدلال به یک استدلال معتبر تبدیل میشود. در واقع شکل استاندارد استدلال به این صورت است:
فرض ۱: نگاه کردن بیش از حد به صفحه مانیتور باعث آسیب دیدن حس بینایی فرد میشود.
فرض ۲: علی اگر لپتاپ بخرد، در استفاده از آن افراط خواهد کرد.
نتیجه: برای اینکه علی از نظر بینایی دچار مشکل نشود، نباید لپتاپ بخرد.
اما بعد از اینکه فرضیات پنهان را حدس زدیم، باید به دنبال این باشیم که آیا آن فرضها منطقی و درست هستند یا نه. با توجه به اینکه فرض دوم شاید درست نباشد، در این صورت کل استدلال، استدلال درستی نخواهد بود. ازاینرو استدلال مطرحشده، معتبر هست ولی چون فرض دوم آن احتمالا نادرست باشد، ازاینرو کل آن نمیتواند استدلال درستی باشد.
پس وقتی چنین استدلالهایی مطرح میشوند، ما باید به دنبال آن باشیم که تمامی فرضیات پنهان را مورد بررسی قرار دهیم تا در نهایت به منطقیترین فرض در نظر گرفته شده برسیم. این کار باعث خواهد شد ما در استدلالها و مباحثات صورت گرفته عمیقتر شویم و به شکلی مبناییتر در مورد آنها بیندیشیم.
یکی از مهارتهای اساسی که افراد بایستی بهعنوان متفکر نقاد به دنبال فراگیری و تسلط کامل بر آن باشند، همین مهارت تشخیص فرضیات پنهان و بررسی استدلالها بر این اساس است.
برای تشخیص فرضیات پنهان یک استدلال بهتر است ابتدا استدلال را از نظر اعتبار مورد بررسی قرار دهیم. اگر استدلال معتبر بود، در این صورت نیازی به جستجو برای فرضیات پنهان وجود ندارد؛ اما در صورتی که استدلال نامعتبر باشد، بایستی در گام اول و قبل از رد کامل استدلال فرضیات پنهان موجود در آن را بیابیم و با یافتن هر فرض پنهان به دنبال بررسی درستی و علت پذیرش آن از طرف مطرح کننده استدلال باشیم.
در صورت تمرین و تکرار، این توانمندی به یک مهارت اساسی و کاربردی در ما تبدیل خواهد شد که امکان بررسی و توضیح موارد تجربی و علمی را برایمان فراهم خواهد آورد.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید: