در بسیاری از موقعیتهای فردی، گروهی و سازمانی، تغییر و بهبود رفتار به حلقه گمشده زنجیره رشد و پیشرفت و موفقیت تبدیل شده است. تغییر همان رفتارهایی که در گذر زمان و در ذهن ما انسانها به شکلی ذاتی و درونی درآمدهاند. اما مشکل زمانی پیچیدهتر میشود که بفهمیم چنین تغییری، کاری هست دشوار و نیازمند تلاشی آگاهانه و پیوسته. آنچه در گام اول غلبه بر این مشکل ضروری به نظر میرسد، آشنایی با عواملی هست که مانع از تغییر رفتار میشوند.
این عوامل عبارتند از:
۱. عادت به وضع موجود
بسیاری از اوقات ما صرفاً به این دلیل که به وضع موجود عادت کردهایم و تا حدی از آن رضایت داریم، مانع از این میشود که به سمت تغییر و اصلاح رفتارهای همیشگی خود برویم. در واقع این کار بیش از آنچه در واقع هست برایمان دشوار و نشدنی به نظر میرسد.
۲. ریسکگریزی
ما در حال حاضر در هر موقعیت و شرایطی که قرار داریم، یک سری داراییها را چه مادی و چه معنوی در طول زمان تصاحب کردهایم که اکنون ترس از دست دادنشان را داریم. به همین خاطر به نظرمان میرسد هر تغییری در شرایط و رویکرد فعلی خودمان یک ریسک و خطر برای این داشتهها محسوب میشود. این نوع نگاه باعث میشود ترجیح دهیم در حال حاضر (که معمولاً هم این حال حاضر نامحدود و تمامنشدنی هست) هیچ تغییری در شرایط ایجاد نکنیم تا احیاناً چیزی از دست ندهیم.
۳. نتایج نامعلوم و غیرقطعی
دست به تغییر و اصلاح زدن برای ما همچون گام برداشتن در مسیری جدید و ناشناخته است و این ناشناختگی و جدید بودن، با نتایجی نامعلوم و غیرقطعی همراه است. در حالی که ما در حال حاضر در شرایط قطعیت و وضوح و به دور از ابهام در حال گذران زندگی عادی خویش هستیم.
به همین خاطر و برای فرار از درد و فشار ابهام و عدم قطعیت، ترجیح میدهیم تغییری را که چندان ضروری و حیاتی به نظر نمیرسد، در خودمان ایجاد نکنیم.
فارغ از این سه دلیلی که برشمرده شد، تا زمانی که ما با میل و رغبت در جهت اصلاح و بهبود رفتارهای خویش حرکت نکنیم، موفقیت و تغییرات مثبت چندانی در انتظارمان نخواهد بود.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
کاستن از سرعت تفکر، راهکاری برای هوشمندی بیشتر