غالب ما انسانها اعتماد به نفس بیش از حد واقعی در مورد توانمندیهایمان داریم. این سوگیری به حدی در میان مردمان مختلف فراگیر و تأثیرگذار هست که بیزرمن در کتاب مدیران و چالشهای تصمیمگیری، آن را مادر همه سوگیریها میداند و اعتقاد دارد این سوگیری بر بسیاری از سوگیریهای قدرتمند، ماندگار و زیانبار، مؤثر است.
با توجه به اینکه انسانها ذاتاً افرادی دارای اعتماد به نفس بیش از حد را متقاعدکنندهتر و توانمندتر از سایر افراد میدانند و موقعیتها و امتیازات خاصی برای آنها قائل میشوند، به نظر میرسد تکامل نقش اصلی را در شکلگیری و غالب بودن این سوگیری در انسانها داشته باشد.
از طرفی هیچ مشکلی در قضاوت و تصمیمگیری به اندازه اعتماد به نفس بیش از حد رواج ندارد و زیانبار نیست. به طوری که اگر ما همگی در مورد قضاوتهایمان به اندازه کافی متواضع و واقعبین بودیم، در زمینههای مختلف میتوانستیم عملکرد قابل قبولتری داشته باشیم و به شکل بهتری خطاها و اشتباهاتمان را بازبینی و اصلاح کنیم. با این وجود همچنان اعتماد به نفس بیش از حد در میان ما انسانها غالب هست.
سوگیری اعتماد به نفس بیش از حد به سه شکل در انسان بروز پیدا میکند:
نوع اول، اطمینان بیش از حد به دقت در قضاوتها و برآوردهایمان است. به این معنا که در اکثر مواقع خطای حدسها و گمانهای خودمان را بیش از حد کم در نظر میگیریم و اعتقاد زیادی به درستی آنها داریم.
نوع دوم سوگیری اعتماد به نفس بیش از حد مربوط میشود به تخمین توانمندیهای شخصی خودمان و معمولاً زمانی که در خصوص درستی کاری که در حال انجامش هستیم یا سطح عملکرد شخصیمان قضاوت میکنیم، دچار این سوگیری میشویم.
در نهایت نوع سوم سوگیری اعتماد به نفس بیش از حد هم مربوط میشود به زمانی که خودمان را با دیگران مقایسه میکنیم. در چنین موقعیتهایی معمولا خودمان را با استعدادتر، توانمندتر، موفقتر و ممتازتر از بقیه ارزیابی میکنیم.
به نظر میرسد آگاهی از این نوع سوگیری و به خاطر داشتن آن در موقعیتهای مختلف و همچنین دریافت بازخورد و نظرات افراد متخصص و قابل اعتماد در شرایط گوناگون بتواند تا حدی مانع از گرفتار شدن در دام آن شود.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید: