آزمونی برای سنجش میزان تمایل افراد به تفکر نقادانه

آزمونی وجود دارد به نام California Critical Thinking Disposition Inventory که یک آزمون روانشناسی برای سنجش میزان تمایل فرد به تفکر نقادانه هست. این آزمون هفت عادت فکری را مدنظر دارد که نقش اصلی را در تفکر نقادانه بازی می‌کنند و برای دانستن اینکه شیوه تفکر ما چه میزان به سمت تفکر نقادانه گرایش دارد، مفید خواهد بود.

جستجوی حقیقت

جستجوی حقیقت یعنی اینکه فرد پیوسته به دنبال بهترین فهم از هر موقعیتی باشد. این پیگیری به‌صورت دنبال کردن دلایل و شواهد به هر شکل ممکن حتی اگر شامل زیر سؤال بردن یک سری عقاید پذیرفته‌شده باشد، ادامه پیدا می‌کند.

جویندگان حقیقت گاه سؤالات سخت و ترسناک می‌پرسند و هیچ‌وقت از جزئیات مرتبط به‌راحتی عبور نمی‌کنند. آن‌ها هرگز اجازه نمی‌دهند که سوگیری‌ها و تعصبات بر جستجوگری آنان برای دانایی و صداقت تأثیری منفی بگذارد.

نقطه مقابل جستجوگری حقیقت، سوگیری هست که بر اساس آن فرد از دلایل و شواهد خوب و مرتبط برای پرهیز از مواجهه با ایده‌های دشوار چشم‌پوشی می‌کند.

برای اینکه بدانید شما یک جستجوگر حقیقت هستید یا نه، بهتر است این سؤالات را از خودتان بپرسید:

آیا تلاش می‌کنید که واقعیت موضوعات مختلف را درک کنید؟

آیا اصلاً علاقه‌ای به کشف حقیقت دارید؟

دارا بودن ذهن باز

کسی که ذهنی باز داشته باشد، در واقع تمایل دارد اجازه دهد دیگران هر نظری که دارند، حتی اگر مخالف نظرات آنان باشد، بیان کنند. چنین افرادی معمولاً با تحمل و صبری زیاد با دیدگاه‌های مخالف مواجه می‌شوند و به‌خوبی از این موضوع آگاه‌اند که هر فرد یک سری عقاید دارد که فقط از دیدگاه خودش درست و منطقی هستند.

داشتن ذهن باز در جوامعی که دارای افراد از طیف‌های مختلف سیاسی، مذهبی، اجتماعی و فرهنگی هستند، اهمیت دارد. نقطه مقابل ذهن باز، نداشتن صبر و تحمل کافی در مقابل نظرات مخالف یا ناسازگار با عقاید خودمان هست.

شما چقدر پذیرای ایده‌های جدید هستید، حتی وقتی‌که آن‌ها به شکلی شهودی هم‌راستا با نظرات شما نباشند؟

آیا شما به شکلی بی‌طرفانه به آن‌ها گوش می‌کنید؟

تحلیل‌گری

تحلیل‌گری نوعی هوشیاری نسبت به اتفاقات آینده هست. این توانمندی در واقع یک عادت برای تلاش در جهت پیش‌بینی نتایج و خروجی‌های خوب و بد موقعیت‌ها، انتخاب‌ها، پیشنهادها و طرح‌های مختلف هست.

نقطه مقابل تحلیل‌گری، بی‌توجهی به نتایج و اتفاقات آینده حاصل از انتخاب‌ها و پذیرش ایده‌های مختلف هست.

آیا شما تلاش می‌کنید دلایلی را که پشت چیزهای مختلف قرار دارد، درک کنید؟

آیا شما به شکلی تکانشی و هیجانی عمل می‌کنید یا اول مزایا و معایب تصمیماتتان را می‌سنجید و بعد وارد عمل می‌شوید؟

داشتن نگاه سیستماتیک

دارا بودن نگاه سیستماتیک تمایل یا عادتی برای نزدیک شدن به مسائل و مشکلات به شکلی منظم و سیستماتیک هست. عادت به اقدام و تفکر نامنظم و غیرسازماندهی‌شده نقطه مقابل نگاه سیستماتیک هست.

فردی که نگاهی سیستماتیک دارد، شاید هیچ آشنایی خاصی با این نوع نگاه نداشته باشد یا اصلاً از مهارتی در استفاده از استراتژی‌های مشابه در حل مشکلات و مسائل برخوردار نباشد؛ اما چنین شخصی تمایل زیادی به پرداختن به سؤالات و مسائل به شکلی سازماندهی‌شده و منظم دارد.

آیا شما دارای تفکر منظم و سیستماتیک هستید؟

آیا مشکلات پیچیده را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم می‌کنید؟

اعتماد به نفس در استدلال

اعتماد به نفس در استدلال یک تمایل مبتنی بر عادت برای تصدیق تفکر بازتابی در حل مسائل و مشکلات و گرفتن تصمیمات هست. یک خانواده، تیم، شرکت یا جامعه می‌تواند به قضاوت استدلالی به‌عنوان وسیله‌ای برای حل مشکلات و مسائل و رسیدن به اهداف نگاه کند.

نقطه مقابل اعتماد به استدلال، عدم اعتماد به استدلال هست که اغلب به شکل دوری از استفاده از استدلال دقیق و بازتابی در زمان گرفتن تصمیمات و اینکه به چه چیزی باور داشته باشیم یا چه کاری را انجام دهیم، مشاهده می‌شود.

آیا شما همیشه از دیگران دفاع می‌کنید؟

شما چقدر در قضاوت‌های خودتان اعتماد به نفس دارید؟

آیا دلایلی برای اعتماد به نفس خودتان دارید؟

آیا روشی برای ارزیابی تفکر خودتان دارید؟

کنجکاوی

فرد دارای تفکر نقادانه باید دارای کنجکاوی هوشمندانه هم باشد. این کنجکاوی تمایلی برای دانستن موضوعات مختلف هست، حتی اگر آن‌ها به شکلی فوری و واضح مفید نباشند.

این توانمندی شامل اشتیاق برای کسب دانش جدید و یاد گرفتن موضوعات نو حتی در زمانی هست که این آموخته‌ها کاربرد فوری ندارند.

نقطه مقابل کنجکاوی، بی‌تفاوتی به موضوعات و مسائل مختلف هست.

بلوغ در قضاوت

بلوغ در قضاوت، عادت به دیدن پیچیدگی امور و در عین حال تلاش برای گرفتن تصمیمات به‌موقع هست. شخص بالغ در قضاوت می‌داند که ممکن است همزمان چند راه‌حل مورد قبول باشد درحالی‌که نیاز به این داریم که حتی در زمانی که اطلاعات کامل در دسترسمان نیست، به یک نقطه انتهایی و تصمیم نهایی برسیم.

نقطه مقابل بلوغ در قضاوت، تفکر بی‌ملاحظه، تفکر سیاه‌وسفید، عدم توانایی در اتخاذ تصمیمات به‌موقع، امتناع سرسختانه از تغییر وقتی‌که شواهد نشانگر وجود اشتباه و خطا هست یا تجدیدنظر در دیدگاه‌ها بدون دلایل خوب برای انجام این کار است.

آیا شما مستقیم به نتیجه نهایی می‌رسید؟

آیا شما تلاش می‌کنید که موضوعات مختلف را از زوایای مختلف ببینید؟

آیا شما تجارب دیگران را هم مدنظر قرار می‌دهید یا نه؟

 

همان‌طور که قبلاً هم توضیح داده شد، روانشناسان در طول تحقیقات متعدد به این نتیجه رسیده‌اند که استدلال‌های فردی به‌راحتی می‌توانند تحت تأثیر سوگیری‌های مختلف شناختی قرار بگیرند. برای مثال، افراد تمایل به داشتن اعتمادبه‌نفس بیش‌ازحد در مورد توانمندی‌های خودشان دارند و خیلی روی شواهدی که این نظرشان را تصدیق می‌کند، تمرکز می‌کنند. ما اصولاً بایستی نسبت به این سوگیری‌ها در نگرش‌های فردی‌مان که در تفکرمان هم تأثیرگذار هستند، حساس باشیم.

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت  و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

تفکر نقادانه چیست؟ | توانمندی‌های یک متفکر نقاد

اهمیت تفکر نقادانه در زندگی انسان امروزی

الزامات دستیابی به تفکر نقادانه

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *