برخی افراد در کنار تخصص و شغل اصلی خود که در آن مشغول به کار هستند به زمینه و تخصصی دیگری هم علاقمندند که بیشتر حکم سرگرمی را برایشان دارد. چنین علایق و سرگرمیهایی حتی شاید هیچ درآمد و نفع مالی غیر از خلق لحظات خوشایند برای فرد نداشته باشد. حتی ممکن است این سرگرمیها مرتبط با دنیای علم باشند.
افراد معمولاً چندان توجهی به این علایق و سرگرمیهای جنبی ندارند و آنها را زیاد جدی نمیگیرند. دلیل آنها هم نتیجهبخش و اثرگذار نبودن این جنس فعالیتهای در دنیای واقعی هست.
بد نیست نگاهی بیندازیم به کسانی که صرفاً با جدی گرفتن سرگرمیهای خود، توانستند تأثیرات بزرگی بر دنیا بر جای گذارند:
نیکولاس کوپرنیک، تعریف تاریخی خود را از حرکت سیارهای زمانی تکمیل کرد که در کلیسای فراوئنبورک هلند کشیش بود.
گالیله، درس طب خوانده بود و چیزی که او را به سمت آزمایشهای بسیاری خطرناک سوق داد، لذتی بود که از کشف چیزها میبرد.
آنتوان لاووازیه، که بنیانگذار شیمی مدرن است، کارمند دولتی کشور فرانسه بود که از آزمایشات خود در حکم سرگرمی حسابی لذت میبرد.
لوئیجی گالوانی، که پژوهشهای اولیه را درباره چگونگی هدایت الکتریسیته به وسیله ماهیچه و اعصاب انجام داد و کار وی به نوبه خود منجر به اختراع باتری الکتریکی شد، تا پایان عمر پزشک تجربی بود.
گرگور مندل، که یک کشیش بود، آزمایشهایش پایهگذار علم ژنتیک شد.
انیشتین، زمانی تأثیرگذارترین کارهایش را انجام داد که کارمند اداره ثبت سویس بود.
این فهرست را میتوان خیلی طولانیتر و مفصلتر ادامه داد. این افراد بزرگ به این دلیل فکرشان محدود نبود که در زمینه مورد علاقهشان متخصص نبودند. آنها صرفاً کارهایی را انجام میدادند که برایشان خشنودکننده بود و از انجامش حسابی لذت میبردند. چنین امکانی در دسترس همگان قرار دارد، فقط مشکل این است که بسیاری از افراد این جنس از فعالیتهای سرگرمکننده را چندان جدی نمیگیرند. همانطور که میهای چیکسنت میهالی هم اشاره کرده:
آنچه تعداد زیادی از افراد را از پرورش دادن بیشتر مهارتهایشان بازمیدارد، این باور است که هرگز نمیتوانند دانشمند متخصص واقعی باشند و بنابراین سرگرمی آنها نباید جدی گرفته شود. اما هیچ دلیلی بهتر از احساس نظمی که علم به ذهن فرد جستوجوکننده میدهد، برای انجام دادنش وجود ندارد.
بیشک چنین رویکردی در زندگی باعث افزایش چشمگیر کیفیت آن خواهد شد.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
اصل ری دالیو برای غلبه بر مشکلات زندگی
تأثیر جستجوی شادمانی بر کیفیت زندگی
آیا بازخوانی یک متن باعث یادگیری و بهخاطرسپاری بهتر آن میشود؟