یکی از روشهایی که به شکلی گسترده برای یادگیری و بهخاطرسپاری هرچه بهتر مورد استفاده قرار میگیرد، بازخوانی و مطالعه چندین باره یک متن است. بسیاری از ما از زمان مدرسه اینطور یاد گرفتهایم که با مطالعه چندین باره متن کتاب میتوانیم هر چه بهتر موضوعات و مفاهیم را درک کرده و به خاطر بسپاریم. یادم هست در زمان مدرسه یکی از معیارهای تشخیص میزان آمادگی یک فرد برای امتحان پایان سال یک درس، تعداد دورهایی بود که کتاب را تا روز امتحان خوانده و تمام کرده بود. اما آیا این کار واقعا باعث یادگیری بهتر میشود؟
یکی از موضوعاتی که نویسندگان کتاب Made It Stick به شکلی مفصل به آن پرداختهاند، همین موضوع هست. آنان بر اساس تحقیقات صورت گرفته به این نتیجه رسیدهاند که مطالعه مکرر یک متن نه تنها باعث یادگیری و به خاطرسپاری بهتر نمیشود بلکه علاوه بر اتلاف وقتمان، به دلیل افزایش آشنایی ما با متن احساس کاذب تسلط بر موضوع را هم در ما به وجود میآورد.
در واقع ما با تکرار مطالعه نمیتوانیم مفاهیم را به شکلی عمیق وارد ذهن خودمان کنیم مگر اینکه هدفمان بهخاطرسپاری یک شماره تلفن یا چند تکه اطلاعات معمولی باشد نه درک مفهوم و یادگیری عمیق یک موضوع.
بر اساس آنچه نویسندگان کتاب به آن اشاره میکنند، روش درستتر و البته اثربخشتر این است که ما بعد از مطالعه یک مطلب، با فاصلههای زمانی مختلف و به شکلی تکراری تلاش کنیم تا مفاهیم و موضوعاتی را که قبلاً مطالعه کردهایم، به خاطر بیاوریم. این کار اگرچه تلاش ذهنی زیادی میطلبد اما باعث خواهد شد تا هر چه بیشتر بر کیفیت یادگیری خود تسلط داشته باشیم و در صورت نیاز به مرور مجدد، به محتوای اصلی مراجعه کرده و موضوعاتی را که عمیقاً و به درستی یاد نگرفتهایم مجدداً به شکل بهتری مطالعه کنیم.
یکی از روشهای مفید دیگر در این خصوص گرفتن آزمون از خود مدتی بعد از مطالعه متن اصلی است. اگر شیوه پاسخ دادن به آزمون به جای چندگزینهای بودن به صورت تشریحی باشد، یادگیری هر چه بهتر اتفاق خواهد افتاد.
راهکار بسیار مفید بعدی، ارتباط دادن مطالب جدید به مطالب آموخته شده قبلی هست که باعث خواهد شد یادگیری به شکلی بسیار ساختارمند، عمیق و کاربردی اتفاق بیافتد. پیشآزمون و پاسخ دادن به سؤالات مرتبط قبل از شروع به مطالعه و یادگیری هم راهکار دیگری هست که باعث یادگیری بهتر میشود.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید: