منظور از ساختار ذهنی ثابت، تمایلی در ذهن انسانهاست که آنان را به سمت حل مسائل و مشکلات پیش رو با راهحلهایی قدیمی سوق میدهد. در واقع ما وقتی قبلاً مسئله یا مشکلی را با شیوهای خاص حل کرده باشیم، بعد از آن ذهنمان در مواجهه با آن مسئله یا مسائل مشابه بلافاصله ترجیح خواهد داد که به سراغ همان راهحل قبلی برود و با این کار محدوده کاری و راهحلهای امکانپذیر برای خویش را محدود و تا حد زیادی کارش را آسان کند.
البته این تمایل و این راهکار ذهنی ناشی از تکامل مغز انسان است و در بسیاری از اوقات باعث خواهد شد که فرد با صرفهجویی در منابع موجود از جمله زمان و انرژی، مشکلات متداول و تکراری زندگی را حل کند. اما از آنجایی که در دنیای مدرن امروزی ما انسانها انبوهی از امکانات در اختیار داریم و پیوسته با مسائل و مشکلات جدیدتر و متنوعتری مواجه میشویم، این امکان ذهنی مانع از پرورش مهارت حل مسئله، خلاقیت و در نهایت یافتن راهحلهای اثربخشتر میشود.
تصور کنید، گاهی اوقات وقتی در خیابانهای شهر مشغول رانندگی با خودرویتان هستید، ناگهان ماشین شروع به ریپ زدن و تولید صداهای عجیب و غریب میکند. با توجه به تکرار این مشکل و با آزمون و خطا، به مرور زمان متوجه شدهاید که اگر ماشین را در کنار خیابان پارک کرده و یک بار آن را خاموش و روشن کنید، مشکل برای مدتی حل خواهد شد. این راهحل به مرور در ذهن شما پررنگ و به عنوان راهحلی اثربخش و درست تلقی میگردد. اما این بار که در یک جاده بینشهری در حال رانندگی هستید و مشکلی مشابه برایتان پیش میآید، چندین و چند بار ماشین را خاموش و روشن میکنید و در نهایت هم به هیچ نتیجهای نمیرسید.
چنین رویکردی میتواند باعث به وجود آمدن مشکلات ریز و درشت در زندگی روزمره شود. پزشکی که یاد گرفته برای یک سری علائم، درمانی ثابت تجویز کند و زیاد در مورد راهحلهای دیگر یا امکان ابتلا بیماریهای دیگر فکر نکند، تعمیرکاری که یاد گرفته همواره مشکلات مشابه را با یک راهحل رفع کند، محققی که پیوسته مسائل مشابه را بدون فکر کردن زیاد و به شیوهای یکسان حل میکند، همگی باعث میشوند علاوه بر اینکه هیچ خلاقیت و نوآوری در حل مسائل وجود نداشته باشد، بلکه گاهی یک راهحل غلط توسعه و بسط پیدا کرده و باعث ایجاد مشکلات بزرگتر و گستردهتر شود.
از این رو به نظرم بد نیست گاهی در مورد راهحلهای تکراری که در زندگی به کار میبریم، روشهایی که به آنها عادت کردهایم و نگاه ثابتی که به برخی مشکلات داریم، فکر کنیم و به دنبال راهکارهای جدیدتر، متفاوتتر و شاید بهتری باشیم. شاید بهتر باشد گاهی به آن راهحلی که مشکل را به شکلی اساسی و دائمی حل نمیکند، به دیده شک و تردید نگاه کنیم و به دنبال روشهای بهتر برای حل آن مشکل تکراری باشیم.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید: