همانطور که قبلا هم در اینجا نوشتهام، یکی از قواعد خودساخته ما انسانها که گاهی اوقات منجر به قضاوتها و تصمیمات نه چندان منطقی، درست و اصولی میشود، قاعده خودساخته در دسترس بودن هست. بر اساس این قاعده، ذهن ما برای قضاوت و تصمیمگیری در مورد موضوعات مختلف به نزدیکترین اتفاقات رخ داده و آخرین اطلاعات کسبشده، رجوع میکند. از جمله مواقعی که مردم مرتکب این نوع خطا میشوند، هنگام وقوع بلایای طبیعی و به خصوص مدت کوتاهی بعد از این نوع اتفاقات هست. یکی از مخاطبان دن اریلی از او در مورد راهحل غلبه بر چنین مشکلاتی پرسیده است.
پرسش
هر بار که یکی از بلایای طبیعی مصیبتبار همچون طوفان یا اپیدمی اتفاق میافتد، همه شروع به حرف زدن در مورد نحوه مقابله با مشکلات ناشی از آن میکنند، اما در عرض یک یا دو هفته همه دغدغهها و نگرانیها فروکش کرده و اثری از اقدام عملی باقی نمیماند. با توجه به اهمیت این موضوع و تعداد زیاد زندگیهایی که تحت تأثیر چنین مشکلات فراگیری قرار میگیرند، چرا ما باید چنین حافظه کوتاهمدتی داشته باشیم؟ و تو چطور میتوانی توجه و تمرکز خودت را به موضوعات اینچنینی حفظ کنی؟
پاسخ
در چنین شرایطی مشکل از حافظه ضعیف افراد نیست بلکه مشکل اصلی ناشی از احساسات و هیجانات آنهاست.
هر بار که ما تصاویر تلویزیونی این نوع حوادث و اتفاقات را میبینیم، احساساتمان شعلهور میشوند، دغدغهها و نگرانیهایمان افزایش مییابند و دوست داریم حتماُ کاری انجام دهیم. اما با گذر زمان احساسات و هیجانات فروکش کرده و نگرانیها کمتر میشوند.
اگر در چنین موقعیتهایی مشکل فقط ناشی از حافظه ضعیف افراد باشد، یافتن راهحل برای آن آسان است: روشهای مختلفی برای یادآوری چیزهایی که مردم فراموش میکنند، برایشان داریم. اما موضوع این است که ما نمیدانیم چطور همان احساسات و هیجانات را دوباره در مردم به وجود آوریم.
پس چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟
پیشنهاد میکنم پیشنویس یک قانون را برای مقابله با چنین حوادثی برای خودت تهیه کنی و آن را تا زمان رخ دادن حادثهای دیگر در جایی مشخص برای خودت نگه داری. سپس، وقتی احساساتت در اثر وقوع حادثهای شروع به غلیان کرد، آن پیشنویس را از کشو میزت بیرون آورده و تلاش کنی که دیگران را هم برای انجام اقداماتی خاص متعهد کنی.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
سؤال از دن اریلی | توهم ژرفای تبیینی و مقابله با آن