زندگی پر از درد یا پر از دل‌خوشی؟

چند روز پیش مطلبی را به نقل از شخصی دیگر در صفحه اینستاگرام و کانال تلگرامم به اشتراک گذاشتم که مضمونش این بود که زندگی درد است و دیگر هیچ.

بازخوردهای مختلفی از دوستان در این خصوص دریافت کردم. قبلاً به این موضوع زیاد فکر کرده بودم و این اتفاق باعث شد که باز هم بیشتر به این مسئله فکر کنم.

اینکه زندگی تماماً ملال و درد است یا اینکه تماماً لذت و خوشی؟

به نظرم این مطلق نگری به زندگی برمی‌گردد به همان خطاهای ذهنی و ساده سازی مسائل و موضوعات مختلف توسط آن. اینکه ما انسان‌ها دوست داریم در مورد هر موضوعی یک حکم قطعی و کلی صادر کرده و کار خودمان را راحت کنیم.

همه اینها به مدل ذهنی فرد بستگی دارد. اینکه دنیا را از چه منظری نگاه کند. اهداف، انگیزه‌ها و دلایلش برای زندگی و تلاش چه باشد.

مطمئناً زندگی سختی‌ها و ملالت‌های بسیار دارد. شاید بسیار بیشتر از خوشی‌ها و لذت‌های آن. اما اینکه این دشواری‌ها را چگونه نگاه کنیم و به چه شکلی برای خودمان معنا کنیم، باعث می‌شود نگاهمان به دنیا زمین تا آسمان با دیگران تفاوت داشته باشد.

امروز در انتخاب میان دو کتاب برای مطالعه شک داشتم. اینکه اولی را بخوانم یا دومی را. دوست داشتم هر دو را بخوانم ولی این کار برایم امکان پذیر نبود. حداقل مطالعه هم‌زمان امکان پذیر نبود.

من می‌توانستم این اتفاق را برای خودم به عنوان محدودیت، بدبختی و ناچاری معنا کنم.

یا این اتفاق را این طور برای خودم معنا کنم که دو کتاب عالی در دسترسم هستند و می‌توانم هر لحظه اراده کردم هر کدامشان را در مقابل خودم باز کنم و بخوانم و این کتابها آنقدر برایم دوست داشتنی هستند که انتخاب یکی از آن دو برایم به چالشی بزرگ تبدیل شده و این اتفاق یک خوشبختی و دل‌خوشی بزرگ برای من هست.

هر اتفاق و هر پیشامدی در زندگی را شاید نتوان به این سادگی معنا کرد و با ذهن و چالش‌های آن کنار آمد؛ اما به نظرم دنیا به همین سادگی می‌تواند به بهشت یا جهنم آدمیان تبدیل شود.

می‌تواند جایی پر از درد و ملال باشد و یا جایی پر از دل‌خوشی و لذت.

فاصله بهشت و جهنم برای ما به اندازه فاصله بین دو مدل ذهنی و دو نوع طرز تفکر است.

به هر حال مدت زمان زیست ما در این دنیا کوتاه است. بسیار کوتاه‌تر از آنچه که فکرش را بکنیم. ناچار باید بهترین و اثربخش‌ترین استفاده را از این فرصت اندک ببریم.

شاید اولین و مهم‌ترین اولویت در این مسیر کوتاه و گذرا، شناخت خودمان و بهبود مدل ذهنی‌مان باشد. تلاشی که شاید نتوان برای آن نهایتی متصور شد.

 

عضویت در کانال تلگرامی روزنوشته ها

 

پیشنهاد می‌کنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:

چرا در مورد مشکلات و مسائل روزمره نمی‌نویسم؟

نظام دیکتاتوری دنیای درون و آزادی فراموش شده

سرزمین بی نهایت ها و سرزمین آرام متوسط‌ها

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *