بیشتر از دو سال است که اینجا مینویسم و تا به حال نزدیک ۷۵۰ یادداشت منتشر کردهام. در این مدت در مورد موضوعات مختلفی نوشتم و این روند برای خودم دستاوردهای بسیاری به همراه داشته است. البته که همراهی شما هم در این مسیر دلخوشی و انگیزه بزرگی برای من بوده در حدی که به زعم خودم یکی از عوامل مهم تداوم این کار محسوب میشود.
همیشه تلاش کردهام و دوست داشتم که بهمرور بر موضوعات خاصی متمرکز شوم و بیشتر در مورد آن موضوعات یاد بگیرم و بنویسم تا در آنها عمیقتر شوم و شاید در کنار هم اثربخشتر بیاموزیم. با همین هدف سعی کردم نظمی به نوشتههایم بدهم و تا حدودی هم به این هدف رسیدم. بهطوریکه اگر متوجه شده باشید در چند ماه اخیر پستهای منتشرشده در روزهای هفته ثابت بودهاند.
طبق رویهای که جاری است، شنبهها پستی از دن اریلی، محقق و دانشمند موردعلاقهام منتشر میکنم. پرسش و پاسخهایی که دن اریلی با مخاطبانش ردوبدل میکند برایم جذاب و آموزنده هستند و به همین دلیل چند ماه پیش تصمیم گرفتم که هفتهای یکی از این پرسش و پاسخها را ترجمه و در قالب پستی منتشر کنم.
بار اول که کتاب طراحی شادمانی پاول دولان را خواندم، به نظرم آمد کتابی با محتوای غنی و کاربردی هست. بهخصوص با توجه به تعریفهایی که نسیم طالب، دانیل کانمن و محمدرضا شعبانعلی از این کتاب کرده بودند، تصمیم گرفتم بهمرور آن را ترجمه کرده و خلاصهای از ترجمههای یک هفتهام را روزهای یکشنبه منتشر کنم.
این اواخر هم که روزهای سهشنبه و جمعه، سعی کردم معرفی کوتاهی از دو کتابی که در طول هفتههای قبل خواندهام بنویسم.
یادداشتهای روزهای دوشنبه، چهارشنبه و پنجشنبه هم معمولاً تراوشات و دغدغههای ذهنی خودم یا موضوعاتی هستند که در طول هفته برایم نکتهای آموزنده به همراه داشتهاند.
دوست دارم در سال جدید کتاب زبان اصلی (انگلیسی) بیشتری بخوانم. همچنین تلاش خواهم کرد مطالعاتم را به سمتی ببرم که هر چه بیشتر در زمینه موضوعات مرتبط با تفکر نقادانه، تصمیمگیری، خطاهای شناختی و در کل هر چیزی که مرتبط با بهرهگیری اثربخش از مغز، اندیشیدن و استدلال درست و اصولی و گرفتن تصمیمات بهینه و در نهایت افزایش کیفیت زندگی از این طریق باشد، بنویسم.
معتقدم حرکت در این مسیر و آموختن هر چه بیشتر در خصوص طرز تفکر درست و اثربخش و به کار بستن این آموزهها، باعث خواهد شد در جهت داشتن یک زندگی آگاهانه و باکیفیت گام برداریم و در زمینههای مختلف انتخابهای درستتر و بهتری داشته باشیم.
کتابهایی که میخوانم اگر ترجمه شده باشند و نسخه فارسی آنها در بازار موجود باشد، آنها را معرفی خواهم کرد ولی اگر ترجمه نشده باشند، سعی خواهم کرد هر فصل یا بخشی از آن را به شکلی کوتاه و در قالب پستی منتشر کنم.
هدف اصلیام از نوشتن در اینجا، بیشتر ارائه گزارشی از آموختههایم و به اشتراک گذاشتن آنها با دوستانم هست و از این کار حسابی لذت میبرم.
شما هم اگر نظری داشتید، خوشحال خواهم شد اگر در زیر همین یادداشت برایم بنویسید.
آرزو میکنم امسال سالی پر از دستاوردهای ارزشمند برای همهمان باشد.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
داستان شروع وبلاگ نویسی من | به مناسبت روز وبلاگستان فارسی
میدونی حسین جان این پستت منو یاد یکی از حرفای محمدرضا انداخت درمورد پافشاری یادگیری زبان انگلیسی توسط برخی از افراد. بعضیا خیلی دنبال آموزش زبانن. ازشون میپرسی خب چرا داری زبان میخونی. چنتا دلیل خرچنگ قورباغهای برات ردیف میکنن، آخرشم میفهمی طرف افق اختیاراتش تا دو متر جلوتر از خودشم نیست و هیچ حرفی به زبان مادریش برای گفتن نداره! اونوقت دنبال یادگیری زبانه!
این حرفش یادم موند که اگر دنبال یادگیری زبان هستم، که این روزا بعد یه مدت دوباره برگشتم سمتش، باید حرفی برای گفتن داشته باشم. درست مثل خودت. کتاب زبان اصل میخونی اما یه ربات مترجم نیستی. سبک زندگی دوستداشتنی داری در کل. نگهش دار.
محمدجوادجان،
خوشحالم که دوباره شروع کردی به یادگیری زبان.
امیدوارم این مسیر رو ادامه بدی و به اهدافت هم برسی.
موفق باشی.
سلام بر آقای قربانی عزیز که اینقدر مشتاقانه می نویسی و جانانه بر دل می نشینی.
از طریق سایت محمد رضا با شما آشنا شدم و از آشنایی با شما خوشحالم.
سوالی دارم که چطور می توانم زبان انگلیسی را یاد بگیرم تا مثل شما بتوانم کتاب ها را به زبان اصلی بخوانم و به راحتی درک کنم.
منابع متعدد در یادگیری زبان انگلیسی مرا دچار سردرگمی عجیب و غریبی کرده.
از خود سایت متمم بگیر که پیشنهاد داده تا هزاران کلاس آنلاین و آفلاین دیگر.
ممنون میشوم اگر برایتان مقدور می باشد در این مورد هم برایمان بنویسید.
سلام حمید عزیز،
خوشحالم که همچنان به اینجا سر میزنی.
به نظرم توصیههایی که محمدرضا تو وبلاگش در مورد یادگیری زبان انگلیسی کرده و اتفاقا پرمراجعترین مطلب در این زمینه هم هست، میتونه یه راهنمای عالی برای آموزش زبان انگلیسی باشه.
اما تجربه خودم:
به نظرم من تو این زمینه ضعیف هستم و همچنان دارم رو این مهارتم کار میکنم.
ولی روندی که در حال طی کردنش هستم اینه که اگه توصیهای بهترین توصیه برای یادگیری باشه ولی من از اجرا کردنش لذت نبرم و برام خستهکننده باشه، کنار میذارمش و اصلا سراغش نمیرم.
کاری که من میکنم این هست که آموزش زبان رو در قالب فعالیتهایی انجام میدم که بهشون علاقه دارم.
مثلا کتابی رو به زبان اصلی میخونم که واقعا به موضوعش علاقهمندم و از مطالعه اون حسابی لذت میبرم.
یا پادکستهایی رو گوش میکنم که حتی فهمیدن مفهوم کلی او پادکست برام لذتبخشه.
خلاصه اینکه هر توصیهای که در مورد تقویت زبان بهت میشه و تصمیم میگیری اجراش کنی، اولا باید منظم اجرا بشه و دوما اینکه از اون کار لذت زیادی ببری.
ضمنا یکی از دلایل دشوار بودن یادگیری زبان این هست که روند پیشرفت تو اون خیلی تدریجی هست و اونقدر محسوس نیست که ما به وضوح اون رو احساس کنیم.
برای همین پشتکار و سختکوشی جزو الزامات موفقیت تو این مسیره.
امیدوارم به هدفت برسی.