چه بخواهید متعهد بمانید و چه بخواهید از زیر بار تعهد شانه خالی کنید، ناچار از شناسایی راههای فرار از زیر بار تعهد هستید. اما آنچه انکارناپذیر است اینکه ما همیشه به دنبال یافتن راهی برای فرار از زیر بار تعهد هستیم. خواسته یا ناخواسته، این جزو ماهیت انسانیست و حتی زمانی که به عمیقترین شکل ممکن متعهد به انجام کاری هستیم، وجود دلیلی برای رها شدن از آن آسودگی خاطر و راحتی ما را افزایش خواهد داد.
این طور نیست که تصمیم بگیریم و دیگر در مورد راههای فرار از زیر بار تعهد اصلاً فکر نکنیم و هیچ تلاشی انجام ندهیم. این تلاش در واقع به شکلی ناخودآگاه در ذهن ما انجام میشود. چه بسا برخی از اوقات این خودفریبیها به نتیجه هم برسد و ما بتوانیم آن کاری را که به انجامش متعهد بودیم با رضایت کامل و مجوزی قابل قبول به انجام نرسانیم.
اما چه راههایی برای فرار از زیر بار تعهد وجود دارد؟
۱. مجوزی که به دلیل خوب بودن اعطا میشود
معمولا وقتی کاری را خوب انجام میدهیم و عملکرد قابل قبولی در یک زمینه داشتهایم مجوزی به خودمان میدهیم تا از زیر بار تعهد شانه خالی کنیم.
- چون امروز خوب ورزش کردی، میتوانی یک اسلایس کیک شکلاتی بخوری
- چون امروز زیاد کار کردهای، میتوانی ورزش نکنی
۲. ساخت دوراهیهای کاذب
معمولا خودمان را بر سر دوراهیهایی قرار میدهیم که عملا واقعیت ندارند.
- تا وقتی که پاسخ ایمیلم داده نشود نمیتوانم شروع به مطالعه کنم.
- تا وقتی کارم تمام نشده، نمیتوانم بر نوشتن تمرکز کنم.
۳. فردای وسوسهانگیز
همیشه نگاهی مثبتتر از آنچه در واقعیت هست به فردا داریم. انگار که فردا خیلی بهتر از امروز خواهد بود و با این حساب انجام کار اصلی را به فردا موکول میکنیم.
- این ماه را هم که پشت سر بگذارم، ماه بعد هیچ روزی را از دست نخواهم داد.
- امروز را که موقعیت خوشگذرانی با دوستان فراهم هست از دست نمیدهم ولی فردا حتما دست به کار خواهم شد.
۴. این یک بار ایرادی ندارد
قبلا در مورد روزهای خاص نوشتهام. ما معمولا استاد استثنا قائل شدن برای خودمان هستیم.
- من سیگار را ترک کردهام، اما درست نیست این یک بار را که با دوستم هستم، سیگار نکشم.
- امروز که فشار کاری زیادی داشتهام، بهتر است استثنائاً به خودم استراحت بدهم و ورزش نکنم.
۵. ملاحظه حال دیگران
ما معمولاً وقتی دوست داریم از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنیم، به فردی دلسوز برای دیگران تبدیل میشویم.
- امروز که پسرم حوصلهاش سر رفته، ورزش نمیکنم و سعی میکنم با او بازی کنم.
- اگر امروز سیگار نکشم، دوستم دلخور میشود.
۶. وقتی لحظهلحظه زندگی ارزشمند میشود
خیلی از اوقات درست زمانی که قرار هست به تعهدی نه چندان خوشایند عمل کنیم، به ناگهان زندگی و تکتک لحظات آن ارزشمند میشوند.
- زندگی آنقدرها هم ارزش ندارد که زیاد به خودم سخت بگیرم.
- امروز فرصت گشتن با دوستانم مهیاست. معلوم نیست فردا هم چنین فرصتی داشته باشم یا نه.
اینها شش مورد از راههای فرار از زیر بار تعهد بودند، تعهدهایی که به خودمان دادهایم و به دنبال راه گریز از آنها هستیم. همان طور که در ابتدای یادداشت هم گفتم چه بخواهید متعهد بمانید و چه بخواهید از زیر بار تعهد شانه خالی کنید، ناچار از شناسایی راههای فرار از زیر بار تعهد هستید تا آن هدف اصلی را به بهترین شکل ممکن به انجام برسانید. امیدوارم که شما جزو آن دسته اول باشید.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید: