اعتقادگرایی یا خطای ناشی از باور یکی از خطاهای شناختی متداول در میان ما انسانهاست. در واقع وقتی باور یا اعتقادی قوی در فرد به وجود میآید، کلیه پردازشهای فکری و تصمیمات آینده او را تحت تأثیر قرار میدهد. بر این اساس شخص تمایل دارد صرفاً نتایج و مباحثی را بپذیرد که با سیستم اعتقادی او انطباق داشته باشند.
این تمایل به پذیرش مواضع همسو با عقاید و باورها حتی در صورت وجود شواهد و اطلاعاتی مبنی بر نادرست بودن آن مواضع همچنان ادامه خواهد داشت و ذهن تمام تلاشش را به کار خواهد بست تا آن شواهد و علل نقضکننده باورها و عقاید را طوری معنا و تفسیر کند که عدم سازگاری با آنها قابل پذیرش نباشد.
چنین تلاشهایی تا جایی ادامه پیدا میکند که عملاً اعتبار و ارزش دیدگاه مخالف و متناقض از نگاه فرد کاملاً از بین رفته و ناچیز شود درحالیکه برخلاف دیدگاههای مخالف، مباحث تأیید و تقویتکننده باورها و عقاید با کمترین نقد و کنجکاوی مورد پذیرش و تأیید قرار میگیرند.
این عدم توازن در بررسی و نقد دیدگاههای گوناگون، اطمینان فرد به یک عقیده و یا باور خاص و همچنین سوگیری ذهنی او نسبت به آن دیدگاه را روزبهروز قویتر و شدیدتر میکند بهطوریکه اگر آن عقیده یا باور، نادرست باشد، فرد هر روز بیشتر از قبل در باتلاق تعصبات و خطاهای ذهنی خویش فرو خواهد رفت و برگشت از آن مسیرِ رو به تباهی با گذشت زمان دشوارتر خواهد شد.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید: