خشم ناسازگارترین حس انسانی است که کنترل آن برای هر کسی دشوار بوده و یک چالش بزرگ برایش به حساب میآید.
خشم، حسی است که خود سوخت خود است و این باعث تقویت آن به صورتی خودجوش و در نهایت غیر قابل کنترل شدنش میشود.
مطمئناً هر کدام از ما به عنوان یک انسان، بارها و بارها در دام این احساس ناخوشایند گرفتار شدهایم و در آمدن از آن برایمان به یک چالش بزرگ تبدیل شده است.
به نظرم لازم است هر کسی با این احساس و نحوه درست مواجهه با آن آشنایی داشته باشد تا در مواقع بحرانی و همچنین زمانهایی که این احساس بر تمام وجودش غلبه میکند، بتواند تا جای ممکن مواجهه منطقیتر و اصولیتری با آن داشته باشد.
همچنان که بسیاری از حوادث و اتفاقات ناخوشایند در زندگی افراد بر اثر عدم تسلط بر این احساس و ناتوانی در کنترل آن به وجود آمده است.
اما ابتداییترین رفتار ما در هنگام بروز خشم و عصبانیت در خودمان چست؟
به نظر میرسد در بهترین حالت ما تلاش خواهیم کرد در مورد آن موضوع مدت زمان زیادی بیندیشیم و جوانب مختلف آن را مورد بررسی قرار دهیم.
اما در واقع ما هرچقدر بیشتر در مورد موضوعی که باعث خشممان شده بیندیشیم، نه تنها این حس فرو نخواهد نشست بلکه رفته رفته شدیدتر و شعلهورتر خواهد شد.
ما با فکر کردن به دلایل خشم خودمان هر چه بیشتر و بهتر خودمان را برای داشتن این حس قانع میکنیم و بیشتر در باتلاق آن فرو میرویم.
منشأ اصلی خشم
مهمترین منشأ و دلیل خشم، حس در خطر بودن است.
حس در خطر بودن فقط مربوط به تهدیدهای جسمی نمیشود بلکه هر خطری که عزت نفس، شأن، منزلت و جایگاه عمومی ما را هم تهدید کند، باعث بروز خشم و عصبانیت در ما خواهد شد.
این احساس خطرها در موقعیتهایی همچون مورد توهین و تحقیر واقع شدن و همچنین شکست خوردن در مسیر رسیدن به یک هدف مشخص به وجود میآیند و به جرقهای برای شعلهور شدن آتش خشم تبدیل میشوند.
خشم غیر قابل کنترل
خشم معمولاً در نتیجه یک سلسله تحریکات هیجانی به وجود میآید و همانطور که اشاره شد، خود سوختی برای افزایش قدرت خود است. به همین دلیل وقتی این حس به وجود آمد و به حدی از شدت رسید دیگر منطق و عقلانیت نمیتوانند جلودار آن باشند.
افراد در این مرحله اهل هیچ بخشش و چشمپوشی نیستند و هر دلیل و منطقی رد شده و مورد پذیرش واقع نخواهد شد.
در چنین مواقعی افکار به صورت مداوم حول انتقام و تلافی دور میزنند و پیامدهای احتمالی عمل به هیچ وجه در نظر گرفته نمیشود.
این برانگیختگی شدید باعث به وجود آمدن توهمی از قدرت و آسیبناپذیری در فرد خشمگین میشود که هر چه بیشتر میتواند تهاجم را در فرد تحریک و تسهیل کند.
شخص خشمگین در عمل از هدایت شناختی بی بهره است و واکنشهایش بسیار ابتدایی و کودکانه هستند و خامترین درسهای وحشیگری او را هدایت میکنند.
راهکارهایی برای کنترل خشم
دولف زیلمن (Dolf Zillmann) دو راه برای کنترل خشم پیشنهاد میدهد.(+)
۱. مقابله با افکار
اولین و مهمترین راهکار برای مقابله با حس کنترل ناپذیر خشم، یافتن افکار تحریککننده امواج خشم و مقابله با آنهاست.
به این معنی که ببینیم دقیقاً چه فکر و اندیشه و محرکی باعث به وجود آمدن حس خشم در ما شده است.
این عمل هر چقدر که در مراحل ابتداییتر چرخه خشم صورت پذیرد، اثربخشتر خواهد بود.
در واقع چنانچه اطلاعات فرونشاننده خشم قبل از آنکه فرد دست به اقدام بزند به او برسند، میتوان کاملاً از برانگیخته شدن مدار خشم جلوگیری کرد.
۲. آرام شدن جسمانی
آرام شدن از طریق قرار دادن موج آدرنال در مجموعهای که دیگر عاملی برای تحریک خشم وجود نداشته باشد، روش دیگری برای فرونشاندن خشم است.
برای مثال، تصمیم بگیریم مدتی معین از فرد یا موضوعی که باعث خشم ما شده است، دور شویم.
در طی دوره آرام شدن، میتوانیم از طریق پرت کردن حواس خودمان، چرخه فزاینده افکار خصومتآمیز را متوقف سازیم.
از جمله کارهایی که در این مدت میتواند بسیار کمککننده و تأثیرگذار باشند عبارتاند از: پیادهروی طولانی، حرکتهای ورزشی، روشهای آرمیدگی عمیق همچون تنفس عمیق و آرمیدگی عضلانی.
البته باید توجه داشت در صورتی که فرد در این مواقع چرخه افکار مولد خشم را در ذهنش دنبال کند، برنامه آرام کردن خود کارساز نخواهد بود. در واقع منحرف کردن حواس در این امر نهفته است که رشته افکار خشم آور را متوقف میکند.
منحرف کردن حواس به میزان زیادی به آرام کردن خشم کمک خواهد کرد.
نقش نوشتن در فرونشاندن خشم
ردفورد ویلیامز (Redford Williams) روانشناس دانشگاه دوک هم روشی دیگر برای فرونشاندن خشم ابداع کرده است. (+)
او معتقد است هنگامی که تفکرات خصومتآمیز یا بدبینانه شروع به غلیان میکنند، افراد میتوانند از خودآگاهی برای مسلط شدن بر آنها استفاده میکنند. برای این کار باید این افکار را روی کاغذ بیاورند.
همین که افراد بر این افکار عصبانی کننده دست یابند، میتوانند آنها را مورد ارزیابی و بررسی مجدد قرار داد.
یک تفکر اشتباه در مورد کنترل خشم
تایس معتقد است که برخلاف تفکر اشتباه برخی افراد، برونریزی خشم، یکی از بدترین راههای خاموش کردن آن است.
زیرا انفجار غضب عموماً برانگیختگی هیجانی را تقویت میکند و باعث میشود افراد در عوض احساس خشم کمتر، عصبانیت بیشتری احساس کنند.
تایس طی تحقیقات خود دریافت که هنگامی که افراد مواردی را تعریف میکنند که خشم خود را نسبت به طرف تحریککننده آن ابراز کردهاند، تأثیر عمده آن، طولانیتر کردن آن حالت روحی بوده است نه آنکه به آن خاتمه بدهد.
بهتر است که فرد ابتدا خود را آرام کند و سپس به شیوهای سازندهتر یا جسورانهتر، با فردی که موجب برانگیخته شدن خشم او شده مقابله کند تا نزاع فرو بنشیند.
عضویت در کانال تلگرامی روزنوشته ها
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
۳۳ مشخصه عدم بلوغ روانی | معرفی کتاب
احساساتی که سرکوب آنها از غنای زندگی ما خواهد کاست
مهمترین اصل در غلبه بر حالات بد روحی
سلام من شما را از طریق کانال شاهین کلانتری پیدا کردم
توی دوران اوج وبلاگ نویسی سالها وبلاگ نوشتم
بعد مثل خیلی های دیگه فکر کردم شبکه های اجتماعی به روزترن و حالا چندساله توی اینستاگرام می نویسم
اما با توصیه های آقای کلانتری و خوندن پست شما دوباره می خوام برگردم به محیط وبلاگ
سوالی دارم که اگه ممکنه راهنماییم کنید
شما به اینجا می گید وبلاگ ولی اینجا دامنه ی دات کام داره و شبیه سایته و شبیه اون چیزی که من قبلا در بلاگفا داشتم نیست
الان باید کدومش رو ایجاد کنم به عنوان جایی که میخام تا مدتهای زیادی داشته باشمش و توش بنویسم؟
همون بلاگفا یا همچین چیزی
و چطوری ایجاد کنم؟
سلام عاطفه عزیز،
از آشنایی باهات خوشحالم و ممنونم که به وبلاگم سر میزنی.
با این حساب تجربه نوشتن و وبلاگ نویسی شما خیلی بیشتر از من هست.
حتما آدرس وبلاگ جدیدت رو اینجا بنویس تا نوشتههات رو بخونم.
من یه مطلب در پاسخ به این سؤالت تو دسته مطالب مربوط به وبلاگ نویسی نوشتم و اونجا کامل به این سؤال پاسخ دادم.
تفاوت وبلاگ و وبسایت چیست؟
اگه این مطلب رو خوندی و باز هم نیاز به راهنمایی و کمک داشتی حتما اینجا بنویس.
موفق باشی.