انگار در درون هر کدام از ما خودهای مختلفی وجود دارند که هر کدام خواستهای از ما دارند و ما را به سمتی میکشانند. این موضوع زمانی مهم میشود ما هدفی بزرگ برای خودمان انتخاب میکنیم که رسیدن به آن نیازمند داشتن ثبات در تلاشها و اقدامات هست. در چنین موقعیتی ما نیاز پیدا میکنیم که همه خودهای درونیمان را به سمت رفتارهای مطلوبمان هدایت کنیم و آن رفتارها را به عادتهایی در زندگی روزمره تبدیل کنیم. اما تنوع طلبی و علاقه به تجربههای گوناگون به مانعی در مقابل ساختن این عادتها و رسیدن به نقطه مطلوب تبدیل میشوند.
تنوع، دشمن عادت هست و باعث تضعیف آن خواهد شد. چون تنوع مانع از ساخته شدن یک بافت و محیط ثابت میشود که قرار هست محرکهای عادتهای ما در آنها قرار داشته باشند و ما را به سمت شکل دادن به آن عادتها سوق دهند.
تا وقتی که نتوانیم زندگی خودمان را بر اساس یک محیط و بافت ثابت که شامل نشانهها و محرکهای قابل اتکا و پایدار برای شکلگیری عادتها هستند، تنظیم کنیم، عادتی شکل نخواهد گرفت و ثباتی در حرکت به سمت هدف هم وجود نخواهد داشت.
تنها در صورتی عادتها رشد خواهند کرد که زندگی و محیط زندگی تا حد ممکن ثابت باشد و بیتغییر. در این صورت هست که آن مهارت یا توانمندیمان همچون گیاهی به مرور رشد خواهد کرد و ما به سمت اهداف ارزشمندمان حرکت خواهیم کرد.
از طرفی همین عادتها باعث خواهند شد که منابع ذهنی بیشتری آزاد کنیم و ذهنآگاهی بیشتری داشته باشیم که میتواند باعث شود اقدامات و تلاشهای ذهنی بیشتری در زندگی انجام دهیم و هر چه سریعتر و بهتر به سمت آن هدف بزرگ حرکت کنیم.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | خلق رفتارهای ماندگار نوشته مارشال گلدسمیث
اصل آشنایی و تکرارهایی که به تغییر امیال و ترجیحات منتهی میشوند