مطمئناً هیچ انسانی کامل و بینقص نیست؛ البته شاید بتوان بخش زیادی از نقصهای رفتاری و اخلاقی را با ایجاد تغییرات رفتاری مشخص در خود حل کرد و به مرور به انسان بهتر و موفقتری تبدیل شد. اما مشکل آنجاست که برای ما انسانها هیچ کاری سختتر از تغییر رفتار نیست. ما نبوغ بینظیری در طفره رفتن از تغییر رفتار و همچنین تراشیدن دلایلی برای عدم انجام این کار داریم. مدام بهانه میآوریم و توجیه میکنیم و به همین دلیل هم مدام در پی تبدیل شدن به آدمی که میخواهیم باشیم، شکست میخوریم. مارشال گلدسمیث در کتاب خلق رفتارهای ماندگار تلاش کرده تا موانع این تغییرات رفتاری را به ما نشان دهد و در ادامه راهکارهایی برای غلبه بر این موانع و تبدیل شدن به یک فرد با رفتارهای بهتر، اثربخشتر و هدفمندتر، ارائه دهد.
از جمله مهمترین موانع تغییر رفتار در ما انسانها و تبدیل شدن به یک فرد موفقتر و فردی که دوست داریم به آن تبدیل شویم، محیط ماست. مانعی که بسیاری از افراد چندان توجهی به آن ندارند و میزان بالای تأثیرش در رفتارهایشان را به درستی برآورد نمیکنند. از این رو شاید اثربخشترین کار در هنگام تلاش برای تغییر رفتار چه به صورت حذف رفتارهای نادرست و آسیبرسان و چه در هنگام تلاش برای خلق رفتارهای درست و تأثیرگذار، میتواند همان تغییر محیط و مهیا کردن شرایط محیطی برای آن تغییر موردنظر باشد.
توصیه مهم دیگری که مارشال گلدسمیث در کتار خلق رفتارهای ماندگار به مخاطب خود میکند این است که به جای تمرکز بر خروجیها و عکسالعملهای دیگران به با توجه کردن به عملکرد روزانه خودمان سعی کنیم این شش سؤال فعالانه را از خودمان بپرسیم:
۱. آیا من امروز همه تلاشم را کردم که هدفهای روشنی تعیین کنم؟
۲. آیا من امروز همه تلاشم را کردم که به سوی اهدافم پیشروی کنم؟
۳. آیا من امروز همه تلاشم را کردم که برای زندگیام معنایی بیابم؟
۴. آیا من امروز همه تلاشم را کردم که شاد باشم؟
۵. آیا من امروز همه تلاشم را کردم که روابط مثبتی ایجاد کنم؟
۶. آیا من امروز همه تلاشم را کردم که به کارم کاملا دل بسپارم؟
گلدسمیث معتقد است پرسیدن منظم و روزانه این سؤالات از خودمان میتواند راه تازهای برای تعامل با دنیای اطرافمان باز کند. این پرسشها آشکار میکنند که ما کجا در حال تلاشیم و کجا وامیدهیم. این پرسشها از طریق تیز کردن حس تشخیص چیزهایی که واقعاً میتوانیم تغییر بدهیم عمل میکنند. به این ترتیب به جای احساس قربانی بودن، نوعی حس کنترل و مسئولیتپذیری به دست میآوریم.
بخشهایی از کتاب خلق رفتارهای ماندگار
علت اینکه ما هرگز فرایند تغییر را آغاز نمیکنیم سکون است. تلاش فوقالعادهای میطلبد که انجام دادن کار را در منطقه راحتیمان (به این دلیل که راحت یا آشنا یا کمی دلپذیر است) کنار بگذاریم تا کار دشواری را که در درازمدت برایمان خوب خواهد بود آغاز کنیم.
* * *
هیچکس نمیتواند ما را به تغییر وادارد مگر اینکه خودمان واقعاً بخواهیم تغییر کنیم.
مثل روز روشن است که تغییر باید از درون آغاز شود. نمیتوان آن را به مردم دیکته کرد، از آنها مطالبه کرد یا به نحوی تحمیل کرد. کسی که از صمیم قلبش متعهد به تغییر نشود هرگز تغییر نخواهد کرد.
* * *
فکر میکنیم با محیطمان هماهنگیم، ولی در واقع، او با ما سر جنگ دارد. فکر میکنیم ما محیطمان را کنترل میکنیم، ولی در حقیقت، اوست که ما را در کنترل خود دارد. فکر میکنیم محیط پیرامون به نفع ما همپیمان است –یعنی، بهمان کمک میکند—در حالی که واقعاً عرصه را بر ما تنگ میکند و نیرویمان را تحلیل میبرد. دست بده ندارد، ولی عاشق گرفتن است.
* * *
اگر ما محیط خود را نیافرینیم و کنترل نکنیم، او این کار را با ما خواهد کرد. و نتیجه حاصل ما را به فردی بدل خواهد کرد که به رسمیت نمیشناسیم.
* * *
برای اجتناب از رفتار نامطلوب، از محیطهایی که احتمال وقوع در آنها بالاست دوری کنید. اگر نمیخواهید همکاری که روی اعصابتان راه میرود باعث کجخلقیتان شود، از او اجتناب کنید. اگر نمیخواهید با ساندویچ آخر شب از خود پذیرایی کنید، در آشپزخانه به دنبال غذاهای باقیمانده در یخچال پرسه نزنید.
* * *
عملی کردن تغییری که ما به صورت تصویری متجسم در ذهن داریم فرایند است. نیازمند هوشیاری و خودپایی جدی است. نیازمند دلبستگی شدید به تکرار طوطیوار است که البته ممکن است در آغاز آن را سادهانگارانه و خجالتآور، و حتی دون شأن خود، بینگاریم. بیش از هر چیز، این فرایند غریزهای را که از کودکی در مخ ما فروکردهاند حیات تازه میبخشد، ولی به آرامی و همچنان که میآموزیم از موفقیت لذت ببریم و از شکست بترسیم، ناپدید میشود—این اهمیت تلاش است.
* * *
پینوشت: من کتاب خلق رفتارهای ماندگار را با ترجمه آقای محسن وارثی مطالعه کردم که انتشارات آریاناقلم آن را منتشر کرده است.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
معرفی کتاب | نویز: یک نقص در قضاوت انسانی نوشته دنیل کانمن و …