به نظر میرسد انسان ذاتاً زیادهخواه است و هر اندازه که در توانش باشد، تلاش خواهد کرد تا بیشترین دستاورد در رقابت با همنوعان خویش نصیبش شود. نمونه این تلاشها را میتوان در تراژدی منابع مشترک مشاهده کرد. مثال کلاسیک این رفتار انسانی را اولین بار گرت هاردین مطرح کرد.
بر این اساس اگر یک چراگاه مشخص به صورت اشتراکی در اختیار صاحبان گلههای گاو گذاشته شود، در این هر کسی که گاو بیشتری داشته باشد، نفع بیشتری نصیبش میشود و این باعث شکلگیری رقابت در افزایش تعداد گاوهای هر گله و در نهایت تخریب هر چه سریعتر و بیشتر آن مرتع خواهد شد.
بر اساس این اصل اگر منابعی مشترک میان انسانها وجود داشته باشد که محدودیتی در استفاده از آن منابع نباشد، چنان رقابتی میان افراد برای استفاده حداکثری از آن منابع شکل خواهد گرفت که بهمرور نهتنها منابع بهطور کامل از بین خواهند رفت بلکه ضرر و زیانهای استفاده از آن منابع هم بهسرعت شکل گرفته و همه افراد جامعه را گرفتار خود خواهد کرد.
نمونه تراژدی منابع مشترک در جوامع مختلف بسیار است که از جمله آن میتوان به قیمت ثابت انرژی با اختصاص یارانه، فارغ از میزان مصرف افراد اشاره کرد. در چنین شرایطی هر کسی که بیشتر از بقیه بتواند از این منابع بهرهبرداری کند، علاوه بر اینکه به هزینهای ناچیز، سهم بیشتری از یارانه را نصیب خویش کرده، بلکه با مصرف بیشتر منابع فسیلی و آلوده کردن هوا، به نسبت ضرر و زیان افزونتری به خود و دیگر اعضای جامعه تحمیل خواهد کرد.
این روند را در دورهمیهای دوستانه هم میتوان مشاهده کرد. درصورتیکه قرار باشد کل هزینه دورهمی در یک رستوران به نسبت مساوی بین افراد تقسیم شود، در این صورت، یک رقابت برای سفارش غذای گرانتر در میان افراد شکل خواهد گرفت. این رفتار در کل باعث خواهد شد کسی که غذای ارزانتری سفارش داده، بیشتر متضرر شود.
با کمی فکر میتوان مصادیق و نمونههای بیشتری از تراژدی اشتراک منابع در جوامع انسانی عنوان کرد. کافیست به دوروبر خود نگاه کنید و نمونههای مختلف این رفتار انسان را در موقعیتهای مختلف مشاهده کنید.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
اثر نتیجه معکوس یا اثر پسزدگی (Backfire Effect)