تصور کنید شما یک سازمان بسیار بزرگ با چندین هزار نفر کارگر و کارمند دارید و مسئولیت شما بهعنوان مدیرعامل این سازمان اداره آن به بهترین شکل ممکن و کسب بیشترین سود در طول سال است.
مدیریت و مسئولیت کامل این سازمان با شماست. شما هستید که باید همواره پاسخگوی هیئتمدیره، سهامداران و هزاران کارمند و کارگر آن باشید.
باید بتوانید سر برج حقوق تمامی کارکنان را پرداخت و درنهایت سودی هم نصیب شرکت کنید.
در این صورت شما این شرکت را چگونه اداره خواهید کرد؟ از صبح زود که سر کار خودتان حاضر میشوید چه کارهایی را انجام خواهید داد؟ برای ماهها و سالهای بعد چگونه برنامهریزی خواهید کرد؟ اهداف و چشماندازهای سازمان را چگونه تعیین و ترسیم خواهید کرد؟
اولین مشخصه یک مدیر موفق داشتن یک برنامه منظم کاری است که امور مربوط به تمامی ساعات روز کاملاً مشخص و معین هستند.
مدیرعامل یک مجموعه به محض وارد شدن به دفتر کار خود در ابتدای روز سعی میکند گزارشی از نحوه عملکرد سازمان گرفته و آمارهای روز قبل را مورد بررسی قرار دهد و اگر مشکل و یا ایرادی در جایی مشاهده کرد، دلایل و عوامل آن را یافته و نسبت به یافتن راهکار در جهت رفع آنها اقدام کند.
کنترل و اندازهگیری پیوسته و مرتب روندها همواره توسط مدیرعامل انجام میشود و گاها در طول روز از طریق سیستمهای مانیتورینگ در حال مشاهده و کنترل روندهای شرکت و انجام اقدامات اصلاحی موردنیاز در صورت نیاز میباشد.
اگر شما خودتان و امور روزمرهتان را بهعنوان یک شرکت و سازمان در نظر بگیرید، چگونه آن را اداره خواهید کرد؟ شما بهعنوان مدیرعامل شرکت شخصی خودتان، چگونه روندها، عملکردها و خروجیها را موردبررسی و کنترل دائم قرار میدهید؟
درصورتیکه پیگیری امور و کنترل روندهای طی شده در طول روز، هفته، ماه و سال بهدرستی انجام شود، موانع موجود رفع گردد و اقدامات مورد نیاز جهت تسریع در دستیابی به اهداف تعیینشده بهموقع و بهدرستی انجام شود، در این صورت سازمان شما هم بهصورت دائمی در جهت رشد و پیشرفت حرکت کرده و قادر خواهد بود چشماندازهای مورد نظر را تحقق بخشد. این سازمان بهاحتمالزیاد همواره سود ده خواهد بود.
بنابراین سعی کنید بهخوبی مجموعه خودتان را مدیریت کنید و همواره پیگیر امور روزمره و خرد و کلان باشید و آمار و اطلاعات را همواره تحت کنترل داشته باشید تا درنهایت بتوانید سازمان خودتان را به بهترین شکل ممکن در جهت رسیدن به اهداف و چشماندازها هدایت کنید.
مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
من اگر مدیر عامل یک شرکت میبودم، از آن دسته از مدیرها میشدم که روی کارمندهایم خیلی سخت میگرفتم چون فکر میکنم با این سختگیریها میتوان نظم یک گروه را حفظ کرد. با همین دیدگاه، اگر کارهای روزمرهام را یک شرکت درنظر بگیرم، سختگیریهایم را بر سرشان خالی میکنم و همین حالا هم همین کار را انجام میدهم. معمولا به کارهایی که دارم رحم نمیکنم و با جدیت تمام پیگیرشان هستم.
بهراد عزیز
از نظم و ترتیب و مداومتی که در نوشتن پستهای وبلاگت به خرج میدهی میشود میزان سختگیری تو را بر کارمندان و پرسنل شرکتت فهمید.
امیدوارم شرکتت جزو شرکتهای سرآمد در حوزه تخصصی خودش باشد و همیشه موفق عمل کند.