اعتیاد فراگیری که نابودکننده اعتماد به نفس است

این روزها اکثر مردم حضوری فعال در شبکه‌های اجتماعی دارند و مدام در حال به اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، تصاویر و ویدئوهای خود با دیگران و استفاده از انواع ترفندها برای جلب توجه و گرفتن تأیید از آن‌ها هستند.

این حضور حداکثری و حجم بالای نوشته‌ها، تصاویر و ویدئوهایی که به اشتراک گذاشته می‌شوند باعث می‌شود که توجه به عنصری نایاب در بین مردم تبدیل شده و در نهایت مسابقه‌ای بین افراد برای جلب توجه و گرفتن تأیید از دیگران و افزایش دنبال‌کنندگان شکل بگیرد.

البته تمایل به گرفتن تأیید و دریافت لایک در شبکه‌های اجتماعی جزو استراتژی‌های طراحان این شبکه‌ها برای ایجاد اعتیاد در کاربران، حضور حداکثری و استفاده هرچه بیشتر از فضای آن‌ها هم هست.

حس خوبی که با گرفتن هر لایک در شبکه‌های اجتماعی در فرد به وجود می‌آید به دلیل گرفتن تأیید و تصدیق از دیگران است که به‌مرور باعث ایجاد اعتیاد به این تاییدها و تصدیق‌ها می‌شود.

به این صورت که فرد به‌مرور سبک زندگی، طرز پوشش، دیدگاه‌ها و افکار خود را بر اساس سلایق و نظرات دیگرانی که او را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند، تنظیم می‌کند و سعی در بیشترین نزدیکی به نظرات آن‌ها برای گرفتن حداکثر تأیید را دارد.

این رویه بعد از مدتی در شخص درونی شده و به‌صورت یک عادت، روال و اعتیاد درمی‌آید به طوری که برای هر کاری در زندگی، نیاز به تأیید و تصدیق دیگران پیدا می‌کند.

اعتیادی که باعث می‌شود که عملاً کنترل سبک زندگی فرد در دست دیگران باشد و به‌راحتی با نظرات منفی و یا عدم تأیید دیگران مورد حمله و آسیب واقع گردد.

این رویه‌ها به‌تدریج به بزرگ‌ترین دشمن اعتماد به نفس افراد تبدیل شده و آن را نابود می‌کند. به‌گونه‌ای که فرد بعد از مدتی حتی قادر به انتخاب طرز پوشش، نوع غذا و حتی نحوه اظهارنظرها و حرف‌هایی که می‌زند، به‌صورت مستقل نخواهد بود و در نتیجه اعتماد به نفس در او به کمترین میزان ممکن خواهد رسید.

برای مقابله با این مشکل و پرهیز از گرفتار شدن در این دام و عدم آسیب به اعتماد به نفس، داشتن استقلال رأی، تعیین ارزش‌های شخصی برای خود، عدم توجه به نظرات دیگران و همچنین عدم تلاش در جهت گرفتن تأیید از آنان، می‌تواند بهترین راه‌حل باشد.

هرچند مقاومت در برابر این پدیده و حس خوب ناشی از آن که درواقع به موضوعی فراگیر و عادی در جامعه تبدیل شده، به اراده‌ای قوی نیاز دارد که به نظرم در صورت داشتن تلاش و پشتکار کافی قابل دستیابی است.

 

مطالب پیشنهادی برای مطالعه:

چگونه اینستاگرام باعث سرخوردگی و ناامیدی افراد می‌شود؟

زیستن در یک جامعه فراری از کتاب و کتاب‌خوانی

برندسازی شخصی در توییتر + سخنرانی تد درمورد قصه‌گویی توییتری

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

3 دیدگاه

  1. سلام حسین‌جان
    چقدر نوشته‌ی خوب و دقیقی بود.
    دقیقا درسته و آدم ناخودآگاه از خودش می‌پرسه برای مثال این پست یا این عکس چقدر می‌تونه نظر مخاطب رو جلب کنه. مثلا من خیلی اهل به اشتراک گذاشتن مسائل شخصی یا گذاشتن عکس از خودم توی وب نیستم. یکی از استدلال‌هام اینه که خب این نوشته یا این عکس چه ربطی به بقیه داره:)). اما در مواردی مثل عکس‌نوشته‌های وبلاگ یا والپیپرهایی که در اینستاگرام میذارم، بدون برو برگرد این سوال برام پیش میاد. تا این لحظه البته، سعی کردم بیش‌تر به حرف دل و مغز خودم گوش بدم.
    البته فکر می‌کنم یک توفیق اجباری توی این مساله نهفته‌ست. شاید بشه با پرسیدن این سوال از خودمون، مخاطب‌هامون رو بهتر بشناسیم، یا مثلا اگر اکانتی در شبکه‌ای داریم که برای بازاریابی استفاده می‌شه، به بهبودش کمک کنیم. درهرصورت، خطر این موردی که گفتی همچنان احساس می‌شه.
    پی‌نوشت: راستی وقتی کامنت رو تایید می‌کنی یا جواب می‌دی برام ایمیل نمیاد. بازخوردی بود در بازخوردی دیگر :دی.

    1. سلام رضای عزیز
      خوشحالم که تجربه شخصیت رو اینجا نوشتی
      همچنین خیلی ممنونم از بازخوردت
      من افزونه ارسال ایمیل تایید به کسی که کامنت گذاشته رو دارم و دوباره کنترلش کردم و مشکلی نداشت ولی اگر باز هم ایمیل تایید دریافت نکردی، لطفا بهم اطلاع بده تا افزونه دیگری نصب کنم.
      موفق باشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *