هر چه بیشتر بهتر. این نگاهی است که بسیاری از مردم علاوه بر داراییهای مختلف به اطلاعات هم دارند. این موضوع وقتی که افراد قصد گرفتن تصمیمات مهم با تبعات مالی یا غیرمالی چشمگیر را دارند، بیشتر خود را نشان میدهد. اما آیا در عمل داشتن اطلاعات بیشتر منجر به گرفتن تصمیمات بهتر میشود؟ آیا انسان هم دچار اضافه بار اطلاعات میشود؟
در آزمایشی که در این خصوص انجام گرفت، از شرکتکنندگان خواسته شد با توجه به اطلاعاتی که در اختیارشان قرار داده میشد، از میان چهار ماشین، بهترین ماشین را انتخاب کنند. از این چهار ماشین یک ماشین با ۷۵ درصد خصوصیات مثبت، به طور قابل ملاحظهای بهتر از سه ماشین دیگر بود. دو ماشین دیگر ۵۰ درصد خصوصیات مثبت داشتند و یک ماشین هم ۲۵ درصد خصوصیات مثبت داشت.
به یک گروه از شرکتکنندگان در آزمایش فقط ۴ مشخصه از هر کدام از ماشینها ارائه شد و به گروه دوم ۱۲ مشخصه از ماشینها. با این وجود و برخلاف تصور عموم ۶۰ درصد از افراد گروه اول بهترین ماشین را به درستی انتخاب کردند اما در گروه دوم که اطلاعات بیشتری را در اختیار داشتند، تنها ۲۰ درصد از افراد موفق به انتخاب بهترین ماشین شدند.
البته در این خصوص آزمایشات دیگری هم انجام شده است و در بهترین حالت کسانی که اطلاعات بیشتری در اختیار داشتند، کیفیت تصمیماتی مشابه با افراد با اطلاعات کمتر گرفتند. اما آسیب دیگری که اضافه بار اطلاعات میتواند با خود به همراه داشته باشد، افزایش کاذب اعتماد به نفس افراد در تصمیماتی که میگیرند و انتخابهایی که میکنند، هست.
از این رو به نظر میرسد، اطلاعات حشو و غیرحشو، هر دو به میزان چشمگیری میزان خطا در تصمیمات و پیشبینیها را افزایش میدهند. با این تفاوت که اطمینان افراد با اطلاعات بیشتر، نسبت به درستی انتخابها و تصمیماتشان خیلی بیشتر از افراد با اطلاعات کمتر خواهد بود.
البته برای گرفتن هر تصمیمی باید حداقلی از اطلاعات وجود داشته باشد ولی آنچه باید حواسمان به آن باشد، پرهیز از اصرار و تلاش بیش از حد برای جمعآوری اطلاعات نه چندان ضروری و تأثیرگذار و در نهایت دچار شدن به اضافه بار اطلاعات هست.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
جانشین کردن پرسش ها، مکانیزم مغز انسان برای پاسخ به سؤالات دشوار