شاید شما هم گاهی این سؤال برایتان پیش آمده باشد که چرا آدرس خانه خودتان که به نظر اینقدر سرراست و ساده هست، برای دیگران اینقدر پیچیده به نظر میرسد. یا اینکه بعضی اوقات توضیح دادن مطلبی که به نظر خودتان بسیار واضح است به دیگران و توجیه آنها در این مورد به کاری کلافهکننده و دشوار تبدیل میشود. اینها همگی متأثر از خطایی به نام آفت دانستن هستند.
آفت دانستن یعنی اینکه وقتی ما اطلاعات دیگران را ارزیابی میکنیم، معمولاً نمیتوانیم اطلاعاتی را که خودمان داریم ولی دیگران از آنها بیخبرند، در ارزیابی خودمان نادیده بگیریم. این خطا شاید نوعی نقص روانشناختی باشد اما به هر حال ما در ارتباطاتمان با دیگران، توانایی نادیده گرفتن اطلاعاتی را که خودمان در اختیار داریم ولی آنها ندارند، نداریم.
این خطا به نوعی متأثر از سوگیری واپسنگری و خطای تأیید خود هست و باعث میشود ارزیابی منصفانه در مورد دیگران کاری سخت و دشوار باشد.
یکی از راههای غلبه بر این خطا فکر کردن و توجه آگاهانه به تفاوتهای خودمان با دیگران هست. وقتی به اندازه کافی بر تفاوت انسانها باهم تمرکز شود، تا حد زیادی میتوان به شکل واقعنگرانهای با اختلافنظرهای موجود برخورد کرد.
یا شاید بد نباشد به جای تلاش در جهت یافتن اطلاعات تأییدکننده عقاید و نظرات قبلی خودمان به دنبال دستیابی به اطلاعات مخالف یا نقضکننده عقاید و باورها و نظرات شخصی خودمان باشیم. این کار باعث خواهد شد تا علاوه بر داشتن نگاهی جامع و واقعی به دنیای اطراف، تصمیمات اثربخشتری بگیریم و ارتباطات بهتری با سایرین داشته باشیم.
پیشنهاد میکنم بعد از این یادداشت و در ادامه، نوشتارهای زیر را مطالعه کنید:
وقتی بیگناهان مقصر شناخته میشوند | سوگیری واپسنگری